شناسايي كاربردها و الزامات هوش مصنوعي در فرايند جذب و استخدام

هدف. امروزه، استخدام از دورة سنتي و منفعل عبور كرده و فناوري‌هاي مدرن ظهور يافته و استراتژي‌هاي جديد، مانند تأكيد بر ارزيابي مهارت‌ها و به‌كارگيري شيوه‏هاي آن‌لاين، در حال افزايش است. از طرف ديگر، استقرار هوش مصنوعي با اهداف عمومي همچنان در حوزة منابع انساني هدفي بلندمدت است. سرعت پيشرفت سيستم‌هاي هوش مصنوعي تخصصي در صنعت خودرو، رسانه‌هاي اجتماعي، تبليغات، و بازاريابي قابل توجه است. اما پيشرفت بسيار كمتري در مسائل مربوط به مديريت كاركنان در اولين گام از مسير هوش مصنوعي در مديريت منابع انساني صورت گرفته است.روش پژوهش. در پژوهش حاضر سعي شد با شناسايي كاربردها و الزامات به‌كارگيري هوش مصنوعي، به منزلة دانشي نو در جذب و استخدام، علاوه بر ايجاد يك پل بين اين دو حوزه، بتوان با به‌كارگيري هوش مصنوعي در مباحث مديريت منابع انساني گامي مؤثر در جذب افراد شايسته و تأثيرگذار در سازمان‏ها برداشت. پژوهش حاضر به صورت كيفي و با استراتژي مطالعة موردي انجام گرفت. براي جمع‏آوري اطلاعات از مصاحبه و براي تجزيه‌وتحليل اطلاعات از روش تحليل تم استفاده شد.يافته‏ها و نتيجه‏گيري. بر اساس يافته‏ها، كاربردها و الزامات شناسايي‌شده به منظور به‏كارگيري هوش مصنوعي در جذب و استخدام شامل هفت مضمون اصلي است: كاربردها، الزامات فني، الزامات هوشمندي، الزامات عملكردي، الزامات اخلاقي، كژكاركردها، عوامل غير ساختاري.