عنوان مقاله :
بهترين منبع سلول اتولوگ براي بازسازي نقايص با اندازه بحراني مفاصل زانو در گوسفند
پديد آورندگان :
زارعي ، فاطمه پژوهشگاه رويان - مركز تحقيقات علوم سلولي، پژوهشكده زيست شناسي و فناوري سلولهاي بنيادي جهاد دانشگاهي - گروه سلولهاي بنيادي و زيست شناسي تكويني , شفقي ، راضيه دانشگاه الزهرا - دانشكده علوم زيستي , دهقان ، محمدمهدي دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي , مصطفايي ، فرهاد پژوهشگاه رويان - مركز تحقيقات علوم سلولي، پژوهشكده زيست شناسي و فناوري سلولهاي بنيادي جهاد دانشگاهي - گروه سلولهاي بنيادي و زيست شناسي تكويني , تقي يار ، ليلا پژوهشگاه رويان - مركز تحقيقات علوم سلولي، پژوهشكده زيست شناسي و فناوري سلولهاي بنيادي جهاد دانشگاهي - گروه سلولهاي بنيادي و زيست شناسي تكويني , باغبان اسلامي نژاد ، محمدرضا پژوهشگاه رويان - مركز تحقيقات علوم سلولي، پژوهشكده زيست شناسي و فناوري سلولهاي بنيادي جهاد دانشگاهي - گروه سلولهاي بنيادي و زيست شناسي تكويني
كليدواژه :
آسيب غضروفي با سايز بحراني , سلولهاي بنيادي مزانشيمي حاصل از مغز استخوان , سلولهاي بنيادي مزانشيمي حاصل از بافت چربي , كندروسيت , پيوند
چكيده فارسي :
هدف: استئوآرتريت (OA) يك بيماري ناتوان كننده با بار رواني و اقتصادي است. امروزه استفاده از سلولهاي بنيادي مزانشيمي (MSCs) بسيار مورد توجه است. لذا انتخاب منبع سلولي مناسب يكي از چالشهاي درمان OA است. هدف از اين مطالعه بازسازي ضايعه غضروفي ( اندازه بحراني) در زانوي گوسفند با استفاده از سلولهاي اتولوگ كندروسيت، MSCs حاصل از بافت مغز استخوان (Bm-MSCs)و MSCs مشتق از بافت چربي (Ad-MSCs) كه در شرايط كاملا يكسان جداسازي و كشت شده است. مواد و روشها: در مطالعه حاضر از گوسفند نژاد Najdi 12 ماهه استفاده شد. كندروسيتها از انتهاي دنده، Bm-MSC از مغز استخوان و Ad-MSCs از بافت چربي گوسفند جدا شدند. سپس سلولهاي جدا شده در محيطهاي كشت و شرايط دماي 37 درجه سانتيگراد يكسان كشت شدند. پس از بررسي هوييت MSCs و كندروسيتها، مقدار ۱۰^۶×۵ سلول در هر ميليليتر ژل كلاژن نوع I كاشته شد. سپس به ضايعه غضروف در زانوي گوسفند پيوند شد. دو ماه پس از پيوند، ميزان ترميم با روش ماكروسكوپي و رنگآميزي بافتشناسي H E و Safranin fast green/O بررسي شد. نتايج: هوييت سلولهاي MSCs كندروسيت تاييد شد. بر اساس مشاهدات در گروههاي درماني، آسيب توسط بافت غضروف شبه هيالين در مقايسه با گروههاي كنترل (untreated) و sham پر شده است. همچنين، سطح بافت تشكيل شده در Bm-MSCs و كندروسيت صافتر از گروه Ad-MSCs بودp 0.05) ). غضروف هيالين Bm-MSCs واضحتر از گروه Ad-MSCs است. ولي تفاوت معنيداري نشان داده نشد. نتيجهگيري: نتايج نشان داد كه سه منبع سلولي براي اين منظور مناسب هستند. Ad-MSCs بهدليل سهولت دسترسي توصيه ميشوند.
عنوان نشريه :
سلول و بافت
عنوان نشريه :
سلول و بافت