واكاوي ساختار روايتي رمان «الحب تحت المطر» بر اساس الگوي گريماس

گريماس به عنوان يكي از مشهورترين نظريه‌پردازان روايت‌شناسي ساختارگرا، يك الگوي كامل پيرامون ساختار كلي روايت با عنوان «الگوي كنشي و زنجيره‌هاي روايتي» به منظور ارزيابي هر اثر روائي متناسب با ساختار روائي خاص ارائه كرده است كه اين الگو قابليت انطباق بر تمامي رمان‌ها دارد. در همين راستا، اين پژوهش بر آن است تا با بهره‌گيري از روش توصيفي تحليلي و الگوي مذكور، به تحليل رمان «الحب تحت المطر» اثر نجيب محفوظ بپردازد. بدين ترتيب كه پس از استخراج و دسته‌بندي موقعيت‌هاي روائي موجود در رمان، هر موقعيت مطابق با شش نقش اصلي (كنش‌گزار يا فرستنده، كنش‌گر اصلي يا فاعل، هدف، كنش‌يار، كنش‌پذير يا دريافت‌كننده و ضد كنشگر) بر مبناي الگوي گريماس مورد بررسي قرار گرفت و سپس گزاره هاي روايي (وصفي، وجهي و متعدي) و زنجيره‌هاي روايي (اجرايي، پيماني و انفصالي) مورد تحليل و بررسي قرار گرفت. يافته‌ها نشان مي‌دهد؛ ساختار كلي رمان الحب تحت المطر در پنج موقعيت اصلي قابل خلاصه است كه حوادث در اين موقعيت‌ها بر اساس زمان خطي و به صورت زنجيره‌‌وار رخ مي‌دهند. شخصيت‌ها نيز متناسب با اصول و مباني كلي الگوي كنشي گريماس به ويژه در كنش‌هاي شش‌گانه ايفاي نقش مي‌كنند. همچنين تمامي مؤلفه‌هاي مربوط به زنجيره‌ها و گزاره‌هاي روايي گريماس در رمان مذكور نمود داشته است.