مقايسه كاركرد عناصر داستاني دو رمان مطلقه‌ من واقع الحياه‌ و ساق البامبو در ترسيم سيماي زن

در نظر منتقدان فمينيستي، مردان با نگاه مردسالارانه، تصوير متفاوتي از زنان در رمان‌ها ارائه مي‌دهند و برخلاف نويسندگان زن بر نقش‌هاي خاصي از زنان تاكيد مي‌كنند، افزون بر اين تمايز محتوايي، چه بسا اين تفاوت در نحوه گزينش و چينش عناصر داستاني نيز قابل مشاهده باشد. بر اين اساس پژوهش حاضر تلاش دارد فارغ از تفاوتهاي محيطي و فرهنگي با انتخاب دو نويسنده كويتي؛ «خوله القزويني» با رمان «مطلّقه‌ من واقع الحياه‌» و «سعود السنعوسي» با رمان «ساقُ البامبو» را به روش توصيفي ـ تحليلي بررسي و نحوه انعكاس نگاه مردانه و زنانه نويسندگان را به زنان در عناصر داستاني چون درون‌مايه، موضوع، پيرنگ و زاويه ديد آثارشان نشان‌دهد. بخشي از دستاوردهاي پژوهش نشان مي‌دهد زنان در دو اثر در تاثيرگذاري مثبت و منفي بر سير حوادث و پيرنگ داستان متفاوت هستند و در نتيجه، حضور آن‌ها منجر به پايان خوشايند يا ناخوشايند حوادث مي‌شود. همچنين محتوا و شكل اثر به خوبي با اهداف نويسنده مطابقت دارد، همانطور كه نويسنده زن در عقيده خود باور به نقش دوطرفه زن و مرد دارد، نقش مشتركي نيز براي هر دو در گره‌افكني و گره گشايي قائل مي‌شود و يا با انتخاب زوايه ديد متنوع، به هر دو شخصيت امكان حضور در روايت مي‌دهد.