شماره ركورد :
1394634
عنوان مقاله :
ارزيابي علمي طبيعت‌گرايي هستي‌شناختي با تكيه بر ذات‌گرايي برايان اليس
پديد آورندگان :
خسروي ، طيبه دانشگاه قم
از صفحه :
9
تا صفحه :
31
كليدواژه :
طبيعت‌گرايي هستي‌شناختي , طبيعت‌گرايي روش‌شناختي , ذات‌گرايي , مابعدالطبيعه , خداباوري
چكيده فارسي :
از منظر طبيعت‌گرايي هستي‌شناختي، وجود علت فراطبيعي براي جهان، در تقابل با علم است و اساساً جهان از چنين علتي بي‌نياز است. ازنظرِ طبيعت‌گراييِ روش‌شناختي نيز علم و روش آن موفق‌ترين راهبرد و روش براي فهم ساختار جهان و روابط علّي حاكم بر آن است. با نگاه به موضوع از منظر فلسفهٔ نظري كه متعلقي جز جهان خارج ندارد، در مي‌يابيم كه علم در حيطهٔ روشي خود سهمي محدود در تبيين طبيعيت دارد و اگر يافته‌هاي تجربيِ برآمده از آن در تعامل با مباني متافيزيكي علم نباشد، نمي‌تواند نظريات قاطعي در تبيين جهان ارائه دهد و در عرصهٔ هستي‌شناختي نيز تهي است. به نظر مي‌رسد با درنظرگرفتن پيوند علم و متافيزيك مي‌توان در راستاي دفاع از خداباوري –به‌مثابهٔ عنصر مكمل تبيين نظام هستي- از الهيات فلسفي بهره‌ جُست و ورود علم به حيطهٔ هستي‌شناسي را امري غيرعلمي و مغالطه‌آميز دانست. «اليس» با نظر بر ذات‌گرايي در علم بر اين باورِ واقع‌بينانه است كه موجودات به جاي اينكه بي‌خاصيت باشند، قوا و استعداد‌هايي دارند كه ذات و خواص ذاتي آن‌ها را تشكيل مي‌دهند و سرشت آن‌ها را فعال و پرخاصيت مي‌سازند. از اين ره‌آورد روشن مي‌شود كه طبيعت‌گرايي به‌مثابهٔ روشي در فهم طبيعت مادي، ارزشمند است، بدون اينكه با علت ماورائي در تقابل باشد. طبيعت‌گراييِ روش‌شناختي، تلازمي با طبيعت‌گراييِ هستي‌شناختي ندارد و آنچه اين دو را به هم نزديك مي‌‌كند مباني متافيزيكي علم است كه به‌تنهايي در الهيات و تبيين هستي‌شناختي طبيعت راه‌گشاست. در مجموع، ذات‌گرايي جديد با برقراري تلازم بين خواص ذاتي و هستي اشيا، بنياني عيني و واقعي بر اثبات مباني متافيزيكي علم بنا مي‌كند تا الهيات نيز از آن راهي در خداباوري بگشايد.
عنوان نشريه :
جستارهايي در فلسفه و كلام
عنوان نشريه :
جستارهايي در فلسفه و كلام
لينک به اين مدرک :
بازگشت