عنوان مقاله :
واكاوي مقولهٔ ادراك و واقعنمايي آن در انديشۀ ميرزاجواد ملكي تبريزي
پديد آورندگان :
فاميل دردشتي ، سعيد مركز مديريت حوزه علميه خراسان , حسن بيگي ، مهرداد دانشگاه امام صادق
كليدواژه :
واقعنمايي علم , ادراك واقع , مطابقت ادراك , كيفيت ادراك
چكيده فارسي :
مسئلهٔ ادراك و واقعنماييِ آن، ازجمله مهمترين مسائلي است كه انديشۀ فيلسوفان را از آغاز تفكر فلسفي تاكنون به خود معطوف داشته است. ميرزاجواد ملكي تبريزي ازجمله متفكران عارفي است كه در اين خصوص، نظريات و آراي درخورِ توجه و ارزشمندي را بيان كرده است. اين ديدگاهها ممكن است در نگاه ابتدايي تاحدودي با نظريات مشهور در باب معرفتشناسي اختلاف داشته باشد، اما از لحاظ علمي و فني داراي ويژگيها و مختصاتي است كه درخورِ بررسي است. برخي از ويژگيها و مختصات دستگاه معرفتشناسي ميرزا عبارتاند از: عدمادراك تام از حقايق عالم طبيعت بهواسطۀ وجود خطا در ادراكات حسي، اتحاد ميان عالم و معلوم، اعتقاد به تعدد معلوم و مدرَك واحد نسبت به فاعلهاي شناساي مختلف، نفي تحقق وجود خارجي براي اجسام بهسبب تعدد ادراكات از مدرَك واحد، ارجاع جميع ادراكات انسان به حيطۀ وجودي نفس انساني، تبيين ادراك بهعنوان عاملي براي تبيين كيفيت نفس و نه بيانكنندۀ كيفيت معلوم خارجي، توقف كيفيت ادراك انسان از حقايق بر مرتبۀ وجودي مدرِك.ميرزا با كمكگرفتن از اصول و مؤلفههاي مذكور، مطابقت ميان معلوم ذهني و علمي با معلوم خارجي را انكار ميكند و اساساً مقولۀ علم را از وجود چنين مطابقي بينياز ميبيند. هدف اصلي اين نوشتار، شناساندن ديدگاههاي ميرزاجواد ملكي تبريزي در حيطۀ ادراك و واقعنمايي و بررسي اين ديدگاههاست.
عنوان نشريه :
جستارهايي در فلسفه و كلام
عنوان نشريه :
جستارهايي در فلسفه و كلام