عنوان مقاله :
واكاوي مفهوم دولتمداري در سنت سياستنامهنويسي ايران عصر ميانه (بررسي تطبيقي سيرالملوك، كتابالنصيحه و نصيحهالملوك)
پديد آورندگان :
اميدي ، مهدي دانشگاه جامع امام حسين(ع) , محمدي ، سعيد دانشگاه جامع امام حسين(ع)
كليدواژه :
سياستنامهنويسي , قرون ميانه , قابوسنامه , نصيحهالملوك , سيرالملوك , عدالت
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر به دنبال واكاوي مفهوم دولتمداري در سنت فكري سياستنامهنويسي دوره مياني ايران است؛ تا به اين سؤال پاسخ دهد كه مؤلفههاي الگوي سياستنامهنويسي از حيث دولتمداري، در آثار مكتوب اين دوره با توجه به تضعيف خلافت اسلامي و شكلگيري سلطنتهاي نيمهمستقل شامل چه ويژگيهايي بوده و نسبت آن با انديشه دولت در ايران چگونه است. بعداز تبيين مؤلفههاي چهارگانه «توأماني دين و سياست»، «پادشاهي و سلطنتمحوري»، «رعيتداري و تعامل عادلانه» و «حفظ قدرت و نفي مخالفان» با استفاده از «روش تطبيقي» به بررسي اين شاخصها ميان آثار (سيرالملوك، كتابالنصيحه و نصيحهالملوك) پرداخته شد. يافتههاي تحقيق بيانگر آن است كه خواجه به دنبال ايجاد فره ايزدي و مشروعيت ديني براي پادشاه بوده، عنصرالمعالي سلطنت زميني را جايگزين مشروعيت ديني كرده و غزالي راهي ميانه را در قالب نظريهي ظلالله است. هر سه متفكر، گرانيگاه خود را حول محور پادشاه قرار دادهاند اما ايجاد ديوان عريض مختص به خواجه بوده و عنصرالمعالي و غزالي به ترتيب در جايگاههاي بعدي قرار ميگيرند. جهت «رعيتداري و تعامل عادلانه» عنصرالمعالي و غزالي به كنترل رعيت و لشكر از طريق نظامهاي اخذ خراج و صدور فرمان اشارهكردهاند اما خواجه كمتر از بقيه به موضوع عدالت پرداخته است. به ترتيب خواجه، عنصرالمعالي و غزالي در آثار خود به دنبال «بسط»، «كسب» و «حفظ» قدرت بودند. در مجموع ميتوان نتيجه گرفت فرآيندهاي حاكم بر شكلگيري دولت در ايران نشان ميدهد كه دولت امري تأسيسي بوده و در ادامه متون سياستنامهها، بازتابدهنده تجربه دولتمداري ايرانيان است تا در «سياست عملي» به اقتضائات نظامهاي سياسي جديد پاسخ داده شود.
عنوان نشريه :
دولت پژوهي ايران معاصر
عنوان نشريه :
دولت پژوهي ايران معاصر