فناوري هوش‌ مصنوعي در كشاورزي؛ چشم‌انداز، كاربردها و چالش ‌ها

امروزه به‌كارگيري فناوري ‌هاي پيشرفته مانند سيستم موقعيت‌يابي جهاني، هواپيماهاي بدون سرنشين، نقشه‌برداري ماهواره‌اي، حسگرهاي از راه دور و ماشين‌آلات دقيق كشاورزي حجم زيادي از كلان‌داده‌ها را در طول فرايند توليد در اختيار كشاورزان قرار مي‌دهد كه مي‌تواند به‌عنوان بخشي از اقتصاد ديجيتال در كشاورزي دقيق محسوب شده و مورد بهره‌برداري اقتصادي قرار گيرد. تجزيه و تحليل اين داده‌ها به‌علت پيچيدگي قادر به پردازش توسط سيستم‌هاي پردازش سنتي نمي‌باشد. با توجه به اندازه و پيچيدگي كلان‌داده، هوش‌مصنوعي قادر است از طريق الگوريتم‌هاي يادگيري ماشين، اين داده‌ها را به اطلاعات ارزشمند تبديل نمايد. از برنامه‌هاي كاربردي و در حال توسعه هوش‌مصنوعي مي‌توان به الگوريتم‌هاي پيش‌بيني عملكرد، كاهش نهاده‌هاي كشاورزي مانند كود و سم، نظارت بر شرايط رشد محصولات، مديريت آفات، به‌نژادي و مطالعات مولكولي و درنهايت مديريت زنجيره ارزش اشاره كرد. برنامه‌هاي در حال توسعه با استفاده از هوش‌مصنوعي به‌زودي قادر خواهند بود علاوه بر تعيين زمان كشت، زمان ورود محصولات كشاورزي به بازار را نيز مديريت كنند تا درنهايت سبب افزايش بهره‌وري شوند. توليد كودهاي زيستي از ضايعات كشاورزي مي‌تواند دستاورد ديگري از توسعه الگوريتم‌هاي بر پايه هوش‌مصنوعي براي كاهش اثرات منفي زيست محيطي و افزايش بهره‌وري اقتصادي از ضايعات باقيمانده از محصولات كشاورزي باشد. در اين مطالعه كاربردهاي توسعه‌اي و تحقيقي هوش‌مصنوعي و تأثير آن در كشاورزي دقيق مورد بحث قرار مي‌گيرد.