عنوان مقاله :
اثر روشهاي كاشت بر رشد، عملكرد و اجزاي گندم (Triticum aestivum L.) در شرايط خاك شور و كشت ديم
پديد آورندگان :
ايري ، جمشيد دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان - دانشكده توليد گياهي - گروه زراعت , قرباني ، محمد حسين دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان - دانشكده توليد گياهي , گالشي ، سراله دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان - دانشكده توليد گياهي - گروه زراعت
كليدواژه :
روشهاي كاشت , گندم , خاك شور , كشت ديم , عملكرد
چكيده فارسي :
سالانه بخش وسيعي از اراضي قابل كشت كشور به كشت گندم اختصاص مييابد و بخش قابل توجهي از اين اراضي شور ميباشند و يا بهدليل آبياري با آبهاي داراي املاح در معرض شوري قرار دارند. از طرفي، كشت گندم در بيشتر اين راضي بهصورت ديم انجام مي-شود. در استان گلستان حدود 500 هزار هكتار از اراضي زراعي تحت تاثير تنش شوري واقع شدهاند و محدوديت بارش باران در اين منطقه، بروز تنش خشكي در كاشت اين محصولات را اجتنابناپذير مينمايد. در اين شرايط، وقوع دو تنش مهم شوري و خشكي بر رشد و عملكرد اين گياهان تاثيرگذار بوده و سبب كاهش رشد و عملكرد ميشوند. از اينرو، هدف از انجام اين پژوهش بررسي اثر روش كاشت بر رشد و عمكرد گندم در شرايط خاك شور و كشت ديم بود.اين پژوهش در مزرعهاي واقع در روستاي مرادبردي در سيمينشهر از توابع شهر گميشان در استان گلستان در سال زراعي 99-1398 با متوسط بارندگي سالانه و فصل رشد در منطقه بهترتيب 402 و 362 ميليمتر انجام شد. براي اجراي آزمايش از طرح پايه بلوكهاي كامل تصادفي با 5 تيمار روش كاشت و در 3 تكرار استفاده شد. طول هر كرت 6 متر و در هر كرت 7 خط كشت شد. كشت بهصورت دستي در تاريخ 25 آبان صورت پذيرفت. مقدار بذر 180 كيلوگرم در هكتار و وزن هزار دانه بذرها 44 گرم و رقم گندم كشت شده قابوس بود. صفات اندازهگيري شده شامل مقدار سطح برگ در مرحله گلدهي و در مرحله برداشت مؤلفههاي ارتفاع بوته، تعداد ساقه در بوته، تعداد سنبله بارور در بوته، طول سنبله تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، مقدار كاه و كلش، مجموع ماده خشك، عملكرد دانه و شاخص برداشت بودند. تجزيه آماري دادهها با استفاده از نرم افزار آماري SAS (version 9.4) صورت گرفت و مقايسه ميانگينها با آزمون LSD در سطح احتمال 5 درصد انجام شد.نتايج بدست آمده از اين تحقيق نشان داد روشهاي كاشت در گندم در شرايط كشت ديم و خاك شور (حدود 12 دسيريمنس بر متر) و بارندگي حدود 315 ميليمتردر طول فصل رشد و نمو گندم ميتواند بر صفات مهمي مانند شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته، تعداد سنبله در بوته تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، مقدار كاه و كلش، مجموع ماده خشك، عملكرد دانه، و شاخص برداشت ثاثير معنيداري داشته باشد. نتايج مقايسه ميانگين اثر روشهاي كاشت بر صفات مورد ارزيابي نشان داد كه كاشت گندم به روش مسطح با فاصله رديف 25 سانتيمتر ميتواند سبب افزايش شاخص سطح برگ، تعداد سنبله در بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، مقدار كاه و كلش، مقدار زيست توده، عملكرد دانه در هكتار و شاخص برداشت شد، از طرف ديگر، بيشترين ارتفاع بوته و شاخص برداشت در روش كاشت 3 (جوي و پشتهاي با عرض 25 سانتيمتر – فاصلهي بين رديفهاي كشت 25 سانتيمتر - كشت بر روي پشته) بدست آمد. همچنين روش كاشت 3 از نظر طول سنبله، تعداد دانه در سنبله و مقدار عملكرد دانه از نظر آماري اختلاف معنيداري با روش كاشت 2 نداشت.در مجموع بهنظر ميرسد كه كاشت گندم در شرايط ديم، خاك شور (حدود 12 دسيزيمنس بر متر در زمان كاشت) و با بارندگي حدود 315 ميليمتر در طول فصل رشد و نمو با روش كاشت مسطح با فاصله رديفهاي 25 سانتيمتر و كاشت بر روي پشته (تيمار 3)، مي-تواند سبب رشد و عملكرد بهتر گندم نسبت به كاشت مسطح با فاصله رديفهاي 5/12 سانتيمتر (شاهد) و روشهاي كاشت 4 و 5 شود. البته براي توصييه نهايي بهتر آزمون اثر روش كاشت بر رشد و عملكرد گندم در اين منطقه و ساير مناطق با بارندگي و ميزان شوري متفاوت خاك تكرار شود.
عنوان نشريه :
توليد گياهان زراعي
عنوان نشريه :
توليد گياهان زراعي