عنوان مقاله :
مقايسه علفكش فنوكساپروپ پياتيل + متريبوزين با برخي علفكشهاي متداول در مزارع گندم (Triticum aestivum L.)
پديد آورندگان :
ممنوعي ، ابراهيم سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي فارس - بخش تحقيقات گياهپزشكي , كرمي نژاد ، محمدرضا سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - موسسه تحقيقات گياهپزشكي كشور , ثابتي ، پيمان سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي كرمانشاه - بخش تحقيقات گياه پزشكي , بهروزي ، دلاور سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي استان چهار محال و بختياري - بخش تحقيقات گياهپزشكي , مين باش معيني ، مهدي سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - موسسه تحقيقات گياهپزشكي كشور , مجاب ، مهدي سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي فارس - بخش تحقيقات گياهپزشكي
كليدواژه :
دشوار كنترل , كارايي علفكش , كاهش وزن خشك علفهرز
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: علفهايهرز يكي از مهمترين عوامل محدود كننده زيستي در توليد گياهان زراعي است؛ مقدار خسارت علفهايهرز در مزارع گندم ايران 25 تا 30 درصد گزارش شده است. همچنين، كاربرد علفكشها، مهمترين روش كنترل علفهايهرز در غلات ميباشد. كاهش تناوب زراعي و افزايش بيرويه مصرف علفكشها سبب گسترش گونههاي سخت كنترل مانند چچم سخت (Lolium rigidum Gaudin) در مزارع شده است. استفاده از علفكشهاي پيشمخلوط يكي از متداولترين روشها براي افزايش كارايي علفكشها و گسترش طيف كنترل علفهاي-هرز به شمار ميرود. اين آزمايش با هدف بررسي كارايي علفكش پيش مخلوط فنوكساپروپ پياتيل + متريبوزين در كنترل علفهايهرز مزراع گندم در مناطق مختلف انجام شد.مواد و روشها: اين آزمايش در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با 10 تيمار و 4 تكرار در چهار منطقه كرج، شهركرد، كرمانشاه و داراب در سال زراعي 1401-1400 اجرا شد. تيمارهاي آزمايش شامل كاربرد بروموكسينيل+ امسيپيآ (برومايسيد امآ، 40% EC) + كلودينافوپ پروپارجيل (تاپيك، 8% EC) به ترتيب به مقدار 5/1 + ۱ ليتر در هكتار، تريبنورون متيل (گرانستار، 75% DF) به مقدار ۲۰ گرم در هكتار + تاپيك به ترتيب به مقدار ۱ ليتر در هكتار، بروموكسينيل+ امسيپيآ (برومايسيد امآ) + فنوكساپروپ پياتيل+ مفنپاير دياتيل (پوماسوپر، 7.5% EW) به ترتيب به مقدار 5/1 + ۱ ليتر در هكتار، مزوسولفورون متيل+ يدوسولفورون متيل سديم+ مفنپاير دياتيل (آتلانتيس، 1.2% OD) به مقدار 5/1 ليتر در هكتار، مزوسولفورون متيل+ يدوسولفورون متيلسديم+ ديفلوفنيكان+ مفنپاير دياتيل (اُتللو، 6% OD) به مقدار 6/1 ليتر در هكتار، متريبوزين (سنكور، 70% WP) به مقدار ۸۰۰ گرم در هكتار، فنوكساپروپ پياتيل+ متريبوزين (به اختصار فنومتري، 21.37% EC) به مقدار 8/0، ۱ و 2/1 ليتر در هكتار و شاهد وجين دستي بودند.يافتهها: علفهايهرز غالب مناطق مختلف آزمايش داراي 12 گونه بودند؛ كه شامل يولاف وحشي زمستانه در سه منطقه كرج، كرمانشاه و شهركرد، پيچك در داراب و كرمانشاه، خاكشير ايراني در كرج و شهركرد و چچم در كرج و داراب مشترك بودند. ساير علفهايهرز غالب به ترتيب شامل گلگندم و چاودار در شهر كرد، بيتيراخ و غربيلك در كرمانشاه، گلرنگ وحشي و يونجه زرد در داراب، شاهتره و شير تيغك در كرج بودند. نتايج نشان داد، كاربرد تيمارهاي علفكش سبب كاهش معنيدار تراكم و وزن خشك گونههاي علفهايهرز و افزايش معنيدار عملكرد دانه گندم شدند. همچنين، با افزايش مقادير كاربرد علفكش فنومتري كارايي كنترل علفهايهرز در مناطق مختلف افزايش يافت. كاربرد علفكش فنومتري (2/1 ليتر در هكتار) توانست تراكم علفهايهرز شاهتره و شير تيغك (92 درصد)؛ يولاف وحشي زمستانه، گلرتگ وحشي و يونجه زرد (45 تا 55 درصد)؛ پيچك، خاكشير ايراني، چچم سخت، غربيلك (35 تا 45 درصد) و گونههاي گلگندم، بيتيراخ و چاودار (كمتر از 20 درصد) كاهش دهد؛ درمقابل، عملكرد دانهي گندم (5 تا 10 درصد) در مناطق مختلف افزايش يافت. مطلوبترين تيمار در كنترل چچم سخت از كابرد علفكش سنكور (75 تا 80 درصد) حاصل شد. در مجموع، گونههاي چاودار، چچم سخت، گلگندم و پيچك به ترتيب سختتر از گونههاي ديگر كنترل شدند. همچنين، تأثير علفكش اُتللو در چهار منطقه آزمايش مطلوبتر از ساير علفكشها بود و عملكرد دانه را 14 تا 19 درصد افزايش داد. نتيجه گيري: بر اساس نتايج چهار منطقهي آزمايش، كارايي علفكش فنومتر در كنترل گونههاي علفهرز (بجر شاهتره و شير تيغك) كمتر از ساير علفكشها بود. بنابراين، علفكش فنومتر به دليل بودن محدوديت در طيف كنترل علفهايهرز و عدم كارآيي مطلوب در كنترل اغلب گونههاي آزمايش، در مقادير استفاده شده قابل توصيه نيست.
عنوان نشريه :
توليد گياهان زراعي
عنوان نشريه :
توليد گياهان زراعي