كليدواژه :
كنترل , تهديد , مهار , شبكه , نظم , منطقه , بازدارندگي , اوراسياي مركزي , امريكا , ايران
چكيده فارسي :
مهار تهديدهاي منطقهاي در سياست خارجي آمريكا و اسناد بالادستي، همواره يكي از مهمترين مباني شكلدهندۀ رفتار سياست خارجي اين قدرت مداخلهگر فرامنطقهاي محسوب ميشود. با افزايش پيچيدگي و شبكهايشدن نظم امنيتي در منطقۀ اوراسياي مركزي، راهبرد مهار تهديدهاي منطقهاي سياست خارجي آمريكا بهصورت شبكهاي درآمده است و جمهوري اسلامي ايران بهعنوان قدرتي با ظرفيت بالا براي گسترش نفوذ در اين منطقه در قالب اين سيستم كنترل مورد چالش قرار گرفته است. در بررسي راهبرد كنترلكنندۀ آمريكا در برابر ايران در منطقۀ اوراسياي مركزي، اين پرسش مطرح ميشود كه راهبرد شبكهاي آمريكا در برابر جمهوري اسلامي ايران در نظم شبكهايشدۀ امنيتي اوراسياي مركزي از چه اجزايي تشكيل شده است؟ در پاسخ اين فرضيه مطرح ميشود كه آمريكا در چارچوب راهبرد مهار جمهوري اسلامي ايران در منطقۀ اوراسياي مركزي از رويكرد شبكهاي استفاده كرده است كه از اجزايي مانند مهار تهديد بر اساس ايجاد جرم بحراني و تراكم قدرت و جلوگيري از رشد در چرخۀ قدرت بر مبناي كاهش برتريها، قطع دسترسي و شكاف ادراكي تشكيل شده است. در اين نوشتار از روش مدلسازي قياسي بهره گرفتهايم. در اين روش با استفاده از بنيانهاي نظري روابط بينالملل الگويي تحليلي ارائه ميدهيم و در ادامه در بخشهاي بعدي، كاربست ميداني الگوي پيشنهادي را بيان ميكنيم.