الگوي نظارت بر اجراي سياست‌هاي كلي نظام در صنعت دفاعي

مسئله نظارت راهبردي، مهم‌ترين مسائل در هر نظام سياسي و اجتماعي است و با مسئوليت اجتماعي، پيوندي ناگسستني دارد. نظارت راهبردي در كنار كنترل و ارزيابي در راهبري، استحكام و مديريت صحيح، نقش اساسي و تعيين‌كننده ايفا مي‌كند. در انديشه اسلامي نيز نظارت، از موضوعات اساسي در عرصه‌هاي ديني، سياسي و اجتماعي است. اين پژوهش باتوجه‌به تدبير مقام معظم رهبري (مد ظله‌العالي) مبتني‌بر سامان‌بخشيدن به مسئله نظارت بر اجراي سياست‌ها، ضمن بررسي پارادايم‌ها و الگوهاي نظارت راهبردي بر تحقق سياست در سطح ملي و فراملي، وضعيت تحقق سياست‌هاي كلي نظام در صنعت دفاعي را مورد بررسي قرار داده است. هدف اصلي اين تحقيق، ارائه الگوي نظارت راهبردي برتحقق سياست‌هاي كلي نظام در صنعت دفاعي است. اين پژوهش ازنظر هدف، كاربردي و توسعه‌اي و روش تحقيق آن، به ‌صورت تركيبي (روش آميخته) است. در اين تحقيق، ابتدا داده‌هاي كيفي و درادامه داده‌هاي كمي جمع‌آوري شده است. تركيب داده‌هاي كيفي و كمي نيز از نوع اكتشافي است؛ بدين صورت كه مرحله اول براي دستيابي به عناصر اصلي الگوي نظارت و كنترل تحقق سياست‌هاي كلي نظام (حين اجرا) در صنعت دفاعي از رويكردهاي كيفي استفاده شده و در مرحله دوم عناصر و متغيرهاي شناسايي و كشف‌شده با رويكرد كمي تكميل و اعتبارسنجي شده است. الگوي ارائه‌شده از 7 بُعد، 33 مؤلفه و 86 شاخص‌ها تشكيل شده كه به‌صورت سيستمي شامل نظارت حين اجرا بوده است. ابعاد شامل «نظارت برتدوين ترجمان تحقق سياست»، «نظارت بر بسترسازي‌هاي تحقق سياست» و «نظارت بر الزامات اجراي سياست» است.