عنوان مقاله :
وفاق و اجماع در ايران: چالشها و راهكارها
پديد آورندگان :
مسعودنيا ، حسين دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم اداري و اقتصاد - گروه علوم سياسي , شفيعي ينگابادي ، نيلوفر دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم اداري و اقتصاد - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
وفاق , اجماع , نخبگان سياسي , دولت , نيروهاي اجتماعي
چكيده فارسي :
يكي از مهمترين موضوعات مطرح در فضاي سياسي كنوني ايران بهعنوان يك جامعه چندفرهنگي موضوع وفاق و اجماع است. علاوه بر پيامد و نقش جهاني شدن، ويژگيهاي فرهنگ سياسي نيروهاي اجتماعي و سياسي در ايران همراه با حاكم بودن سياست حذفي بر رفتار نخبگان سياسي در ايران اهميت موضوع را براي جامعه ايران بهدليل چالشهاي فراروي سياستگذاري دوچندان كرده است. اجماع به معناي وفاداري به ارزشهاي مشترك در ميان افراد يك جامعه است. در هر جامعه اجماع در سه سطح مطرح است؛ اول ميان مردم، دوم ميان دولت و مردم و سوم ميان نخبگان سياسي حاكميت. وفاق در جامعه كنوني ايران در هر سه سطح با چالش مواجه است. پرسش اصلي اين پژوهش علل نبود اجماع در جامعه ايران در هر سه سطح است. فرضيه پژوهش مهمترين عامل را در فرهنگ سياسي نخبگان، ماهيت نيروهاي اجتماعي و سياسي و پيچيدگي ساخت قدرت سياسي در ايران ميداند. روش پژوهش كيفي با هدف تبيين رابطه دو متغير اجماع و نقش فرهنگ سياسي در ايجاد چالشهاي فراروي آن است. روش جمعآوري دادهها اسنادي با استفاده از ابزار كتابخانهاي است. چارچوب نظري تلفيقي از ديدگاههاي چلبي و بشيريه است؛ بدينمعنا ابتدا مفهوم وفاق و سطوح آن از ديدگاه چلبي توضيح و سپس با استناد به نظرهاي آقاي بشيريه مفهوم و راهكار وفاق در ميان نخبگان سياسي تشريح شده است. يافتههاي پژوهش حاكي از آن است كه ماهيت ساخت قدرت همراه با فرهنگ سياسي حاكم بر رفتار سياسي نخبگان حاكميتي و ويژگيهاي نيروهاي اجتماعي و سياسي در ايران وفاق همگاني را با چالشهايي مواجه كرده است.