مقايسه تطبيقي «كمال‌الدين» و «مكاشفه يوحنا» درباره ويژگي هاي موعود آخرالزمان با رويكرد ارزيابي نظريه مهدي هراسي جك اسميت

نظريه انطباق نماد ضدمسيح بر منجي اسلامي-شيعي در پي اثبات تعارض كامل ديدگاه اسلام و مسيحيت درباره آخرالزمان است. با توجه به تلاش بسيار صاحبان اين نظريه در توسعه اين ديدگاه در مسيحيت و اسلام هراسي و شيعه هراسي در جوامع غربي، بررسي اين نظريه و تبيين اشكالات آن ضروري است. جهت سنجش اين نظريه، كتاب «كمال­الدين» از منابع شيعي و كتاب «مكاشفات يوحنا» از منابع مسيحي با روش تحليل محتوا بررسي شد. يافته­هاي پژوهش نشان مي­دهد برخلاف ادعاي مطرح‌شده، تمايزات بسياري ميان منجي شيعه و ضدمسيح كتاب مقدس و هم­گرايي و هم­سويي قابل­توجهي ميان منجي شيعه و منجي مسيحيت وجود دارد. ازجمله خطاهاي روش­شناختي اين نظريه عدم استناد به روايات معتبر و منابع اصيل شيعي و ارائه گزينشي شواهد موافق و ناديده گرفتن شواهد مخالف است. همچنين اين ديدگاه بر اساس تفسير ظني از كتاب مقدس شكل گرفته است و به‌صرف مشابهتي جزئي نمي­توان قائل به آن شد.