بي‌طرفي دولت‌ها و تحريم: مطالعه مورد سوئيس

در مخاصمه ميان دو يا چند كشور، برخي از دولت‌ها اعلام بي‌طرفي مي‌نمايند. اتخاذ اين رويكرد دولت بي‌طرف را از يك‌سري حقوقي برخوردار و در مقابل، تكاليفي را نيز متوجه آن مي‌سازد. با توجه به افزايش كاربرد تحريم و تأثير آن بر حقوق بشر مردم كشورهدف، اين مقاله به دنبال يافتن پاسخ به اين سؤال است كه آيا دولت بي‌طرف به‌لحاظ حقوق بين‌الملل مجاز به اعمال تحريم عليه يكي از كشورهاي متخاصم مي‌باشد؟ و اساساً ارتباط ميان رويكرد بي‌طرفي و تحريم چگونه تفسير مي‌شود؟ نوشتار حاضر با مطالعۀ مورديِ سوئيس به‌عنوان كشوري برخوردار از بي‌طرفي دائمي، با استفاده از روش توصيفي_تحليلي اين فرضيه را به‌آزمون مي‌گذارد كه در عصر حاضر، پارادايم بي‌طرفي مشابه بسياري از مفاهيم و رويكردهاي بين‌المللي عمدتاً متأثر از اقتضائات و منافع سياسي، امنيتي و اقتصادي كشورها، تفسير مي‌شود و منافع مزبور ابعاد حقوقي بي‌طرفي ‌را به موضوعي ثانويه تقليل مي‌دهد. مضافاً اين‌كه فشارهاي بين‌المللي و منطقه‌اي، حتي كشورهاي بي‌طرف دائم را نيز ناگزير از مشاركت در تحريم‌ها مي‌نمايد. نتيجه اينكه، با ادامۀ چنين روندي انتظار مي‌رود رويكرد بي‌طرفي در آينده از مفهوم سنتي فاصله گرفته و دامنه‌اش از قابليت تفسير بيشتري برخوردار گردد.