كاربست معرفت شناسي فرا اثبات‌گرا در فهم مسائل جهان اسلام با تأكيد بر جمهوري اسلامي ايران

با پيشرفت‌هاي عصر مدرن و اهميت‌ فرهنگ و هويت، شناسايي تأثير اين عناصر بر جوامع ضرورت يافته‌است؛ زيرا شناخت هر جامعه در بستر فهم فرهنگ و اعتباريات آن ممكن است. اما تحليل و فهم پديده‌ها در قلمرو علوم انساني با معرفت‌شناسي اثباتي، شناخت اين مسائل را ناشناخته كرده‌است. مطالعات روابط بين‌اللمل از منظر معرفت شناسي تحت گفتمان غالب دو سنت معرفت شناسي است. معرفت شناسي اثباتي و معرفت شناسي فرااثباتي، اين‌كه هدف از معرفت شناسي فرا اثبات‌گرايي چيست؟ پرسشي كه در اين مقاله بيشتر مورد بحث قرار مي گيرد. با اين فرض كه فهم مسائل جهان اسلام تحت تأثير معرفت شناختي اثباتگرا  بوده است، اما پژوهشگر. در مطالعات روابط بين‌اللمل به اين نكته پي برده و به‌دنبال معرفت شناسي اثبات‌گرايي است. لذا در جواب به سؤال اصلي كه «چگونه معرفت‌شناسي فرااثباتي مي‌تواند به شناخت معتبري نسبت به فهم مسائل سياسي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران بينجامد؟» در پاسخ احتمالي اين فرضيه  سعي شده تا با چارچوب مفهومي آنومي اجتماعي- سياسي و اداراك ذهني، با رويكرد كيفي در قالب روش تفسيري همدلانه براي پاسخ به سؤال اصلي استفاده شود. با عنايت به سؤال اصلي مقاله مبني بر چيستي اهم مسايل سياسي و فرهنگي دولت جمهوري اسلامي ايران، سعي مي‌گردد با استفاده از چارچوب مفهومي مسأله شناسي سياسي و همچنين روش كيفي تفسيري به تبيين موضوع پرداخته شود.