عنوان مقاله :
بررسي نظريۀ كليها در نمط چهارم اشارات و تنبيهات
پديد آورندگان :
نجفي ، مهران پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - پژوهشكده حكمت معاصر , اسدي ، مهدي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - پژوهشكده حكمت معاصر
كليدواژه :
رجل همداني , كلي طبيعي , كليها , ماهيت , وحدت در كثرت
چكيده فارسي :
ابنسينا در نمط چهارم اشارات ميكوشد تا از طريق معناي مشتركِ مصاديقِ يك نوع، موجودي مجرد را درون مصاديق مادي به اثبات برساند. رابطۀ كلي و مصاديقش در آثار ابنسينا اغلب به صورت رابطۀ پدران و پسران مطرح شدهاست؛ امّا عبارات نمط چهارم اشارات به گونهاي است كه گويا رابطۀ كلي و مصاديقش همچون رابطۀ پدر واحد و پسران كثير است. مقالۀ پيش رو در پي حل اين تعارض است. در پايان خواهيمديد كه استدلال ابنسينا ناظر به بحث هستيشناسي است و ميتواند وجود كلي را در خارج اثبات كند ولي تجرد آن را اثباتنميكند؛ زيرا ممكن است حضور كلي در خارج بهصورت منتشر در زمان و مكان باشد. چنين موضعي موجب تقويت نظريۀ واقعگروي است ولي بر نظريۀ رجل همداني در باب كليها، يعني پدر واحد و فرزندان كثير نيز صحه ميگذارد؛ نظريهاي كه نيازمند اصلاح و بازسازي است. در اين مقاله كوشيدهايم تا بهروش تاريخي از تمامي شروح و تعليقات اشارات و تنبيهات بهرهببريم و بهروش عقلي آنها را ارزيابي كنيم تا در نهايت به ديدگاهي كماشكالتر نائلآييم.
عنوان نشريه :
فلسفه و كلام اسلامي
عنوان نشريه :
فلسفه و كلام اسلامي