بررسي رفتار عفيفانه مردان و زنان در دنياي واقعي و مجازي؛ مطالعه موردي: خراسان شمالي

مسئله اصلي اين پژوهش شناسايي آسيب‌هاي احتمالي دنياي مجازي دررابطه‌با عفاف و حجاب به‌عنوان موضوع پژوهش‌هاي اجتماعي، ديني و تربيتي است. اين مقاله با روش كمّي و به شكل توصيفي- پيمايشي انجام شده است. جامعه آماري پژوهش، كاربران شبكه‌هاي اجتماعي ساكن استان خراسان شمالي هستند. روش نمونه‌گيري در دسترس و ابزار پژوهش پرسش‌نامه است كه ضرايب همساني دروني آن با روش آلفاي كرونباخ محاسبه گرديد. يافته‌هاي پژوهشي نشان مي‌دهد كه نگرش و رفتار افراد دررابطه‌با عفاف و حجاب در دنياي واقعي و مجازي به‌‌طور معنادار به هم وابسته است. به‌طور كلي، نمره نگرش و رفتار زنان در دنياي واقعي و مجازي، به‌طور معناداري بالاتر از مردان است. همچنين نمره نگرش و رفتار افراد متأهل دررابطه‌با عفاف و حجاب، به‌طور معناداري در دنياي واقعي و مجازي بالاتر از افراد مجرد است. نمره نگرش و رفتار كاربراني كه كمتر از يك ساعت از شبكه‌هاي اجتماعي استفاده مي‌كنند، دررابطه‌با عفاف و حجاب، به‌طور معناداري در دنياي واقعي و مجازي بالاتر از كاربراني است كه بيش‌از يك ساعت از اين فضا استفاده مي‌كنند. همچنين يافته‌ها نشان مي‌دهد كه زنان از مردان، افراد متأهل از مجرد و كاربران كم‌استفاده از كاربران پراستفاده، نمرات بهتري را در مقوله حجاب و عفاف در دنياي واقعي و دنياي مجازي دريافت كردند. درنتيجه به‌نظر مي‌رسد كه در برنامه‌هاي آموزشي و تربيتي، تبليغات ديني و مانند آن، بايد مردان بيش از زنان و حداقل به همان اندازه موردخطاب قرار گيرند. ارتقاي سواد رسانه‌اي به‌ويژه در بين كاربران پراستفاده و افراد مجرد مي‌تواند ميزان آسيب‌هاي فضاي مجازي را كاهش دهد.