طراحي مدل مفهومي بازاريابي محتوايي ديجيتال با رويكرد گرندد تئوري

هدف پژوهش شناسايي مؤلفه‌ها و ابعاد اصلي بازاريابي محتوايي ديجيتال با توجه به شرايط كشور ايران و ارائه مدل با استفاده از روش كيفي مبتني بر راهبرد گرندد تئوري است. داده‌ها از طريق مصاحبه عميق نيمه ساختاريافته با خبرگان كه شامل اساتيد دانشگاه در حوزه بازاريابي محتوايي ديجيتال و مديران و فعالان آژانس‌هاي تبليغات و بازاريابي ديجيتال بودند گردآوري شد. با استفاده از نمونه‌گيري هدفمند و پس از انجام 15 مصاحبه عميق، اشباع نظري حاصل گرديد. پس از پياده‌سازي و تحليل مصاحبه‌ها و كدگذاري باز، محوري و انتخابي، نتايج نشان داد كه بازاريابي محتوايي ديجيتال توسط شرايط علي (توسعه اينترنت، سهولت استفاده، محبوبيت فضاي مجازي، سهولت ارتباط با مشتري، ويژگي‌هاي شبكه مجازي، جذابيت بازاريابي ‌محتوايي‌ديجيتال، تغيير رفتار مشتريان، تغيير ساختارهاي جاري)، دلايل زمينه‌اي (ويژگي‌هاي فردي، ويژگي‌هاي اجتماعي)، عوامل مداخله‌گر (محدوديت‌هاي فني، افزايش رقبا، عدم دسترسي، ناآگاهي، شدت شيوع كوويد 19)، مقوله محوري (بازاريابي محتوايي ديجيتال)، راهبردها (لذت‌بخش نمودن، افزايش مشاركت، ارائه خدمات متنوع به كاربران، استفاده از انواع روش‌هاي افزايش مخاطب، تبادل اطلاعات، بهبود زيرساخت، سبك مخاطب پسند، مشتري‌مداري) و پيامدهاي (گسترش بازار، افزايش سودآوري، بسترسازي براي ايجاد برند) تحقق مي‌يابد. نتايج حاكي از آن است كه مدل پژوهش از سطح قابل قبولي برخوردار مي‌باشد