عنوان مقاله :
تحليل جامعه شناختي پديدۀ قتل ناموسي با رويكرد تفسيرگرايي اجتماعي
پديد آورندگان :
كبيري ، افشار دانشگاه اروميه - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه جامعه شناسي
كليدواژه :
قتل ناموسي , خانواده , مدرنيته , تأخر فرهنگي , تفسيرگرايي اجتماعي
چكيده فارسي :
مطالعۀ حاضر، پديدۀ قتل ناموسي را با استفاده از رويكرد تفسيرگرايي اجتماعي تحليل ميكند. رويكرد تفسيرگرايي اجتماعي با تأكيد بر بينش برساختگرايانۀ اجتماعي، بر اين باور است كه كنشگران اجتماعي نقش اصلي در ساخت و بازسازي زندگي اجتماعي خود دارند و بهگونهاي بازانديشانه و آگاهانه در برابر محيط و تغييرات آن ميانديشيدند و عمل ميكنند. قتل ناموسي تلاشي براي دفاع از ناموس و شرف خانوادگي و محافظت از زندگي اجتماعي محلي و سنتي ازطريق انتظام درونگروهي مبتني بر كنترلهاي اجتماعي غيررسمي در پاسخ به تغييرات و تحولات خانواده و تغييرات سبك زندگي، تحت تأثير مدرنيته در گذار اجتماعي، بهعنوان كنشي براي رهايي از فشارهاي دروني فردي و بيروني اجتماعي، فهم و تفسير ميشود. روش پژوهش حاضر، كيفي است، جامعۀ آماري آن نيز در بر گيرندۀ 18 نفر قاتل در زندان شامل 16 مرد و 2 زن و افرادي است كه تجربۀ ارتكاب قتل داشتند. همچنين براي انتخاب نمونه هم، از نمونهگيري هدفمند استفاده شده است. قلمروي جغرافيايي پژوهش، استان آذربايجان غربي بوده و از تكنيك مصاحبۀ عميق نيمهساختيافته براي گردآوري دادهها استفاده شده است. براي تحليل دادهها و ارائۀ مدل، از روش نظريۀ زمينهيابي با رويكرد ساختگراي چارمز(2006) استفاده شده است. يافتههاي به دست آمده شامل 35 مفهوم بهعنوان كدهاي اوليه، 6 مفهوم ثانويه شامل تعينهاي سـاختاري، انتظام درونگروهي، ورود عناصر مدرنيته، تضعيف سنتها، برون فرهنگيابي و تقابل فرد و جامعه و 4 مفهوم اصلي بهعنوان كدهاي كانوني خانواده سنت بنياد درون انتظام، تغييرات سبك زندگي، خانوادۀ مدرن برون انتظام و برخورداري از فرصتهاي نامشروع است كه مقولۀ هسته يا نظري اين بررسي «تعارض در نظام جديد خانواده (تأخر فرهنگي در حوزۀ خانواده)» است كه مقولات عمدۀ فوق را در بر ميگيرد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي راهبردي مسائل اجتماعي ايران
عنوان نشريه :
پژوهش هاي راهبردي مسائل اجتماعي ايران