عنوان مقاله :
بررسي درزماني اصطلاحات خويشاوندي در زبان فارسي
پديد آورندگان :
فتحيان ، الهه دانشگاه بوعلي سينا , نغزگوي كهن ، مهرداد دانشگاه بوعلي سينا
كليدواژه :
واژگان فني خويشاوندي فارسي , فضاي تبارشناختي , فضاي اصطلاح خويشاوندي , فضاي خويشاوندي , نقشههاي خويشاوندي فارسي
چكيده فارسي :
همۀ جوامع براي ارجاع به خويشاوندان و مورد خطاب قرار دادن آنها از اصطلاحات خويشاوندي استفاده ميكنند. اغلب بررسيهاي انجام شده در زمينه روابط خويشاوندي، بر پايۀ روابط نسبي و سببي صورت گرفتهاند و به اين نكته توجه نشده است كه در برخي از جوامع، روابط خويشاوندي براساس معيارهايي به غير از معيارهاي نسبي و سببي تعريف ميشوند. درواقع، مسيرهاي تبارشناختي، نميتوانند اين دانش فرهنگي را نشان دهند. در رويكرد تحليلي اتخاذ شده در پژوهش حاضر، اصطلاحات خويشاوندي بهعنوان عناصري فرهنگي در نظر گرفته شدهاند. در اين روش، نقشههاي خويشاوندي بدون ارجاع به روابط تبارشناختي امكان بازشناسايي مفاهيم خويشاوندي نخستين را فراهم ميكنند و بهاينترتيب قادر به نماياندن تفاوتهاي فرهنگي هستند. چارچوب بهكاررفته در اين پژوهش، پايه و اساس جامعي براي مطالعۀ مقابلهاي نظامهاي خويشاوندي به دست ميدهد. در پژوهش حاضر، نقشۀ اصطلاحات خويشاوندي فارسي در دورههاي ايراني باستان، ايراني ميانه و ايراني نو به دست داده شده است. در نقشهها، گره آغازين «من» در مركز قرار دارد و اصطلاحات خويشاوندي نخستين نسبت به اين مفهوم شناسايي شدهاند. بررسي و مقايسۀ درزماني نقشههاي اصطلاحات خويشاوندي فارسي در سه دورۀ مذكور نشان ميدهد در دورۀ ميانه، جنس دستوري از بين رفته است؛ اما جنسيت بيولوژيكي همچنان حفظ شده است. در اين دوره، برخي اصطلاحات خويشاوندي حذف و برخي اضافه شدهاند. در دورۀ فارسي نو نيز شاهد افزايش تعداد اصطلاحات خويشاوندي، وامگيري از زبانهاي ديگر، رواج كاربرد اصطلاحات خويشاوندي دو تكواژي و كاهش اهميت جنسيت بيولوژيكي در بيان روابط خويشاوندي هستيم.
عنوان نشريه :
زبانشناسي و گويش هاي خراسان
عنوان نشريه :
زبانشناسي و گويش هاي خراسان