شماره ركورد :
1398550
عنوان مقاله :
«اكفراسيس به مثابه رويكردي كيفي در تحليل متن تصويري» (نمونه مطالعه شده: قاليچه تصويري بهرام گور و هفت‌گنبد)
پديد آورندگان :
ديانتي ، سحر دانشگاه هنر - دانشكده علوم نظري و مطالعات عالي هنر - گروه پژوهش هنر
از صفحه :
61
تا صفحه :
72
كليدواژه :
اكفراسيس , بينامتنيت , قاليچۀ تصويري , هفت‌گنبد , هفت‌پيكر
چكيده فارسي :
از جمله رويكردهايي كه با اتكا به آن مي‌توان رابطۀ ميان متن و تصوير را تحليل و بررسي كرد؛ رويكرد كيفي اكفراسيس است. مقالۀ حاضر با اتكا به رويكردي دومرحله‌اي به اين پرسش پاسخ مي‌دهد كه: متن تصويري (در اينجا قاليچۀ تصويري بهرام گور و هفت‌گنبد) تا چه ميزان به متن مكتوب (هفت‌پيكر نظامي) وفادار بوده و درنهايت متن تصويري، متني نقل‌قولي و تكراري است يا تلميحي و خلاقانه؟ به‌منظور قضاوت در خصوص وفاداري متن تصويري به متن مكتوب و درك تكراري يا تلميحي بودن آن، هر دو متن در مرحله اول با اتكا بر رويكرد اكفراسيس و در مرحله دوم با بهره‌گيري از دو مؤلفه زيرگروه بينامتنيت يعني تلميح و نقل‌قول، تحليل شدند. تحليل نقش‌مايه‌هاي قاليچه تصويري ذيل چهار مؤلفه رويكرد اكفراسيس (1. توصيف افراد 2. مكان‌ها 3. زمان و 4. رويداد‌ها) و  به‌كارگيري روش توصيفي - تحليلي نشان داد: باوجوداينكه متن تصويري (ميزبان) در برخي عناصر به متن مكتوب (مهمان) وفادار بوده و ارتباط اكفراستيك بين اين عناصر وجود دارد؛ اما اين عناصر اكفراستيك به شكلي آگاهانه در برخي جزئيات با متن مكتوب تفاوت دارند و  از متن تصويري حذف يا به آن اضافه شده‌اند. درنتيجه متن تصويري، متن مكتوب را بازآفريني كرده و متني خلاقانه و تلميحي است.
عنوان نشريه :
هنرهاي زيبا- هنرهاي تجسمي
عنوان نشريه :
هنرهاي زيبا- هنرهاي تجسمي
لينک به اين مدرک :
بازگشت