طراحي برنامه درسي مبتني بر جستجوي رفتار شغلي در هنرستان‌هاي فني و حرفه‌اي

مقدمه و هدف: آماده سازي جوانان براي اشتغال، همواره يكي از اهداف نظام آموزش عالي بوده است كه در عصر كنوني شايد بتوان گفت مهم‌ترين هدف آن نيز محسوب مي شود. با افزايش نرخ بيكاري دانش آموختگان هنرستان‌هاي فني و حرفه اي، برخي از مسوولان و متخصصان سعي كرده اند با اتخاذ تدابيري، برنامه هاي درسي را با مقتضيات جامعه و دنياي كار پيوند دهند. هدف از اين پژوهش طراحي برنامه درسي مبتني بر جستجوي رفتار شغلي كارآفرين در هنرستان هاي فني و حرفه اي است.روش‌شناسي پژوهش: رويكرد كلي پژوهش، آميخته (كيفي كمي) با طرح اكتشافي بود. اين پژوهش از نظر هدف كاربردي؛ از نظر روش جمع آوري داده ها تركيبي و از نظر نوع داده تحقيق، در بخش كيفي، مطالعه نظري و تحليل به شيوه محتواي قياسي است و در بخش كمي، پژوهش از نوع توصيفي پيمايشي و با ابزار پرسشنامه و بهره‌گيري از روش‌هاي آماري است. جامعۀ آماري پژوهش، شامل خبرگان و كارشناسان آموزش فني و حرفه اي هنرستان هاي آموزش‌ و پرورش در استان بوشهر بود كه با توجه به اصل اشباع، تعداد 47 نفر انتخاب شدند. در اين پژوهش، متناسب با سوالات و اهداف تحقيق، پرسشنامه بسته پاسخ با 53 سوال 5 گزينه‌اي براساس طيف ليكرت تدوين گرديد. به منظور تعيين روايي پرسشنامه از روايي محتوايي و سازه استفاده شد و پايايي پرسشنامه با احتساب ضريب آلفاي كرونباخ 04/96 و پايايي تركيبي محاسبه شد كه مورد تاييد قرار گرفتند. روش تحليل داده ها در بخش كيفي كدگذاري نظري برگرفته از مفاهيم و مباني تحقيق بود. جهت تنظيم مدل از روش تحليل محتواي قياسي استفاده شده است. در سطح دوم جهت اعتباربخشي الگوي طراحي شده از روش آماري تحليل عاملي استفاده شد.يافته ها: مدل طراحي شده از نظر شاخص‏هاي تعيين شده داراي برازش مناسبي است به عبارت ديگر داده‏هاي گردآوري شده حمايت كننده مدلي است كه به لحاظ نظري تدوين شده است. قابليت اعتماد و اعتبار دروني مدل به ميزان استحكام روابط ميان متغيرها يا ميزان همبستگي و بارگذاري هاي عاملي ميان آن‌ها وابسته است.بحث و نتيجه گيري: نتايج حاصل از پژوهش نشان داد از آن جا كه رفتار جستجوي شغلي، نقطه سوق آموزش هاي كشورهاي موفق در زمينه برنامه هاي درسي فني و حرفه اي است، طراحي الگوي رفتار شغلي در آينده از ضروريات آموزش‌هاي مهارتي فني و حرفه‌اي است. فقدان مدل اعتباربخش آموزش‌هاي فني و حرفه‌اي، سهل انگاري در تخصيص سهم آموزش‌هاي مهارتي در نظام آموزشي و فقدان مهارت‌هاي لازم در دانش‌آموختگان مراكز فني و حرفه اي، مهم‌ترين چالش‌هاي پيش‌روي اين حوزه است.