بررسي مقايسه‌اي سياست خارجي ترامپ و بايدن با تأكيد بر دو كشور ايران و چين (2024-2016)

سياست خارجي آمريكا در دوران ترامپ به نوعي بر مبناي ظهور الگوي تقابلي و ناسازگاري با ساختار نظام بين‌الملل و در اولويت قرار دادن منافع ايالات متحده شكل گرفت. ترامپ با خارج كردن واشنگتن از سازمان‌ها و تعهدات بين المللي از جمله برجام و راه انداختن جنگ اقتصادي و افزايش تعرفه‌هاي تجاري عليه چين، سياست‌هاي واشنگتن را در موضوعات مختلف نظام بين‌الملل با چالش اساسي روبه‌رو كرد كه اين امر باعث كاهش جايگاه و قدرت واشنگتن در صحنه سياست بين‌الملل گشت. امّا با ورود بايدن به كاخ سفيد، كنشگري ايالات متحده در عرصه روابط بين‌الملل بر اساس نوعي الگوي رفتاري تعاملي و همكاري‌جويانه با ساختار و سيستم جهاني تعريف ‌شد كه در صدد بازگرداندن رهبري جهاني آمريكا، پيوستن مجدد به تعهدات بين‌المللي، همكاري نزديك با متحدان و مقابله با تهديدات جهاني بود. در اين رابطه، بايدن با اولويـت دادن به ديپلماسـي در تصميمات سياسـت خارجي درصدد بازگشت به برجام و در عين حال اعمال تحريم‌ها عليه تهران بود. در دوره بايدن علي رغم تأكيد دولت وي بر كاهش تنش تجاري با چين، رويكرد جنگ تجاري ترامپ عليه چين نيز تداوم يافته است. هدف پژوهش بررسي مقايسه اي سياست خارجي ترامپ و بايدن با تأكيد بر دو كشور ايران و چين است. سؤال اصلي پژوهش اين است كه ترامپ و بايدن چه رويكردي را در سياست خارجي آمريكا و مشخصاً در موضوعات ايران و چين در پيش گرفته‌اند؟ براي تحليل داده‌هاي پژوهش از روش تحليل مقايسه‌ اي از نوع كيفي استفاده شده و روش جمـع آوري داده ‌هـا و اطلاعـات نيـز كتابخانه‌ اي است.