شماره ركورد :
1402070
عنوان مقاله :
ابن ‌سينا و تمايز وجود شناختيِ هيدگري
پديد آورندگان :
اعتمادي نيا ، مجتبي دانشگاه فرهنگيان، پرديس حكيم فردوسي - گروه معارف
از صفحه :
37
تا صفحه :
54
كليدواژه :
ابن‌سينا , هيدگر , وجود , موجود , تمايز وجودشناختي
چكيده فارسي :
يكي از عمده‌ ترين استنادات هيدگر در توضيح فرآيند نسيان وجود در تاريخ متافيزيك، عدم التفات به تمايز وجودشناختي از سوي اصحاب متافيزيك است كه بر اساس آن، بايد از فروكاستن وجود به موجودي خاص اجتناب ورزيد. به‌زعم هيدگر، در پي عدم التفات به تمايز وجودشناختي در طول تاريخ فلسفه، فيلسوفان اغلب از مداقّه در «معنا» و «حقيقت» وجود صرف‌نظر كرده‌اند. اما چنانكه مي‌دانيم يكي از دقت‌نظرهاي هوشمندانه فيلسوفان مسلمان در مواجهه با مباني وجودشناختي فلسفه يونان، التفات به تمايز ميان وجود و ماهيت است. التفات جدي به اين تمايز، كه نخست در آراء فلسفي فارابي انعكاس يافته، نزد ابن‌ سينا به يكي از مباني اصلي وجود ‌شناسي بدل شده است. پرسش و مسأله اساسي در اين ميان آن است كه آيا مي‌توان تمايز ميان وجود و ماهيت و مباحث وابسته به آن را نزد فيلسوفان مسلمان، به‌ويژه ابن‌سينا مصداقي از تمايز وجودشناختي مطلوب هيدگر به‌شمار آورد؟ نتايج بررسي‌ها در پژوهش پيش‌رو نشان مي‌دهد كه به‌رغم ابداعات و دستاوردهاي وجودشناختي ابن‌سينا، وجود در منظومه فكري او به‌مثابه يك اُبژه مد‌نظر قرار مي‌گيرد؛ به‌نحوي‌كه حتي در تحليل ذهني، متأخر از چيستي يك موجود انگاشته مي‌شود و در زمره مقوّمات هويّت آن به‌شمار نمي‌آيد. اين شيوه مواجهه با مسأله وجود، علاوه بر آنكه پرسش از معنا و حقيقت وجود را مغفولٌ عنه مي‌نهد، وجود را به‌مثابه حضور، نامستوري و افق گشايش به فراموشي مي‌سپرد و در نهايت، دستگاه مفهومي و معرفت‌شناسي ويژه موجودات را در تحليل آن به كار مي‌گيرد و به اين ترتيب از التفات به تمايز وجود شناختي مطلوب هيدگر روي مي گرداند.
عنوان نشريه :
فلسفه غرب
عنوان نشريه :
فلسفه غرب
لينک به اين مدرک :
بازگشت