رابطهٔ سبك‌هاي تفكر و سبك‌هاي حل مسئله با هم‌وابستگي همسران بيماران مبتلا به سوء‌مصرف مواد

زمينه و هدف: از معضلات سوء‌مصرف مواد به‌عنوان يكي از چهار بحران جهاني، هم‌وابستگي است كه درنهايت موجب سوق شخص داراي هم‌وابستگي به اعتياد مي‌شود. هدف پژوهش، بررسي رابطهٔ سبك‌هاي تفكر و سبك‌هاي حل مسئله با هم‌وابستگي همسران بيماران مبتلا به سوء‌مصرف مواد بود. روش‌بررسي: روش اين مطالعه توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعهٔ آماري را تمامي همسران افراد داراي سوء‌مصرف مواد مراجعه‌كننده به مراكز ترك اعتياد شهر تهران در سال ۱۳۹۷ تشكيل دادند. با نمونه‌گيري به‌شيوهٔ دردسترس ۴۲ نفر انتخاب شدند. به‌منظور جمع‌آوري داده‌ها، مقياس سبك‌هاي تفكر (استرنبرگ و واگنر، ۱۹۹۲)، مقياس سبك‌هاي حل مسئله (هپنر و پترسن، ۱۹۸۲) و مقياس هم‌وابستگي (اسپن و فيشر، ۱۹۹۰) به‌كار رفت. تحليل داده‌ها با استفاده از تحليل رگرسيون گام‌به‌گام در نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۲۱ در سطح معنا‌داري ۰٫۰۵ صورت گرفت. يافته‌ها: نتايج نشان داد، مؤلفه‌هاي سبك‌هاي تفكر شامل آزادمنشي، محافظه‌كاري، هرج‌و‌مرج‌سالاري، گروه‌سالاري، كلي‌نگر، اجرايي، قضايي، جزئي‌نگر، دروني، قانون‌گذاري، تك‌سالاري و مرتبه‌سالاري با هم‌وابستگي داراي همبستگي چندگانه بودند (۰٫۰۰۱ p) و اين دوازده مؤلفه باهم ۴۹٫۶درصد از واريانس هم‌وابستگي را تبيين كردند. همچنين مؤلفه‌هاي سبك‌هاي حل مسئله شامل اعتماد به حل مسائل، سبك گرايش-اجتناب و كنترل شخصي با هم‌وابستگي داراي همبستگي چندگانه بودند (۰٫۰۰۱ p) و اين سه مؤلفه باهم ۶۳درصد از واريانس هم‌وابستگي را تبيين كردند. نتيجه‌گيري: براساس يافته‌هاي پژوهش، سبك‌هاي تفكر و حل مسئله مي‌توانند نگرش افراد داراي هم‌وابستگي را دربارهٔ مواد‌ مخدر به‌ميزان درخورتوجهي تغيير (كاهش) دهند تا با تفكر و تصميم‌گيري درست در هنگام مواجهه با عوامل استرس‌زا و درخواست‌هاي غيرمنطقي ديگران به‌عنوان سپري عمل كنند و راه‌حل مناسب را بيابند.