شماره ركورد :
1402919
عنوان مقاله :
بررسي تأثير مؤلفه‌هاي مديريت دانش بر ابعاد توانمندسازي روان‌شناختي در سازمان‌هاي دانش‌محور ‌و ارائه الگوي مناسب و يكپارچه
پديد آورندگان :
صادقي ، محمدصادق دانشگاه تهران - دانشكده مديريت - گروه علم اطلاعات و دانش شناسي , خندان ، محمد دانشگاه تهران - دانشكده مديريت - گروه علم اطلاعات و دانش شناسي , نقشينه ، نادر دانشگاه تهران - دانشكده مديريت - گروه علم اطلاعات و دانش شناسي
از صفحه :
39
تا صفحه :
58
كليدواژه :
مديريت دانش , توانمندسازي روانشناختي , معني داري و شايستگي و اعتماد و تأثير
چكيده فارسي :
هدف: اين پژوهش با هدف بررسي تأثير مؤلفه‌هاي مديريت دانش بر ابعاد توانمندسازي روان‌شناختي در سازمان‌هاي دانش‌محور ‌و ارائه الگوي مناسب و يكپارچه انجام شد. هدف پژوهش حاضر ارزيابي تأثير مؤلفه‌هاي مديريت دانش بر ابعاد توانمندسازي روان‌شناختي در سازمان‌هاي دانش‌محور و ارائه الگوي مفهومي مناسب و يكپارچه است. براي اين منظور مديريت دانش در پنج مؤلفه (اكتساب دانش، ايجاد دانش، ذخيره دانش، توزيع دانش، و نگهداري دانش) و توانمندسازي در پنج بعد (معنادار بودن، احساس شايستگي، احساس مؤثر بودن، حق انتخاب، و احساس اعتماد) تعريف و در اين راستا يك هدف اصلي و شش هدف جزئي تنظيم شده است.روش پژوهش: روش مطالعه از نظر هدف، كاربردي و روش انجام آن پيمايشي با رويكرد كمي است. همچنين اين پژوهش از نوع مطالعات همبستگي است كه تحليل كمي داده‌ها با استفاده از روش معادلات ساختاري انجام شده است. جامعه آماري پژوهش، كارشناسان و مديرانِ شركت‌هاي مشاوره مديريتي فعال در حوزه مديريت دانش و انتخاب نمونه به صورت تصادفي در مقطع 1399 انجام شد كه بين 325 نفر  توزيع خواهد شد. ابزار جمع‌آوري داده‌ها در پژوهش حاضر پرسشنامه استاندارد توانمندسازي روان‌شناختي اسپريتزر و ميشرا (1995) و مديريت دانش پاتريك و ديگران (2009) استفاده شد.يافته‌ها: يافته‌هاي پژوهش نشان داد كه ضرايب مسير فرضيه‌هاي پژوهش بالاتر از 4/0 است. بنابراين، فرضيه‌ها تأييد شدند. همين‌طور تجزيه و تحليل داده‌ها نمايانگر وجود تأثير اقدامات مديريت دانش بر توانمندسازي روان‌شناختي كاركنان با شدت تأثير 941/0 است. ميان توانمندسازي روان‌شناختي و مديريت دانش سازماني رابطه با شدت 941/0وجود دارد. از سوي ديگر، بين احساس معنا‌دار بودن و مديريت دانش رابطه با شدت 826/0 وجود دارد. قابل ذكر است كه بين احساس شايستگي و مديريت دانش رابطه با شدت 811/0 وجود دارد. بين احساس ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬاري و مديريت دانش رابطه 786/0 وجود دارد. بين خودمختار بودن و مديريت دانش رابطه با شدت 822/0 وجود دارد. بين احساس اعتماد و مديريت دانش رابطه با شدت729/0 وجود دارد.نتيجه‌گيري: نتايح پژوهش نشان داد با اجراء و بهبود اقدامات مديريت دانش كه بي‌شك منجر به تمايل كاركنان سازمان مبني بر دانش‌محور شدن خواهد شد، مي‌توان تمايل آنها نسبت به افزايش روحيه توانمندسازي را ارتقاء داد. البته متغيرهاي بسياري را مي‌توان در توانمندسازي كاركنان از بعد روان‌شناختي دخيل دانست؛ اما شدت تأثيرگذاري مديريت دانش در اين پژوهش، نشان‌دهندۀ سهم بسيار بالاي اين متغير در افزايش بيش از پيش توانمندسازي روان‌شناختي است. اين مطالعه با تمركز بر توانمندسازي روان‌شناختي كه كاركنان در محيط كار دارند، نشان داد كه مهمترين و حياتي‌ترين دارايي هر سازمان، نيروي انساني آن سازمان است. كيفيت و توانمندي نيروي انساني، مهمترين عامل بقاء و حيات سازمان است. بنابراين، نيروي انساني توانمند، سازمان توانمند را به وجود مي‌آورد.
عنوان نشريه :
تحقيقات كتابداري و اطلاع رساني دانشگاهي
عنوان نشريه :
تحقيقات كتابداري و اطلاع رساني دانشگاهي
لينک به اين مدرک :
بازگشت