بررسي اثرات ضدالتهابي عصاره‌ي آبي صمغ گياه بنه در مدل تجربي كوليت اولسراتيو

ﻣﻘﺪﻣﻪ: كوليت اولسراتيو نوعي بيماري التهابي مزمن روده است. داروهاي سركوب‌كننده‌ي سيستم ايمني و انواع ساليسيلات‌ها موجب بهبود معيار فعاليت بيماري در افراد مبتلا به كوليت اولسراتيو مي‌شوند، اما مقاومت‌هاي دارويي و عوارض داروهاي مذكور محققان را به‌سمت طراحي مطالعات به‌منظور يافتن مكمل سوق مي‌دهد. در اين بين، تركيبات طبيعي، به‌ويژه تركيبات مشتق از گياهان دارويي، جايگاه ويژه‌اي را به‌عنوان مكمل به خود اختصاص داده است. اين مطالعه به بررسي اثرات ضدالتهابي عصاره‌ي آبي صمغ گياه بنه در مدل تجربي كوليت اولسراتيو مي‌پردازد. مواد و روش كار: در اين مطالعه از 20 سر موش‌ نر نژاد BALB/c استفاده شد كه به 4 گروه مساوي تقسيم شدند. گروه اول: سالم (كنترل منفي)؛ گروه دوم: كوليت بدون درمان (كنترل مثبت)؛ گروه سوم: درمان با عصاره‌ي آبي صمغ بنه؛ گروه چهارم: درمان با مزالازين. با استفاده از 100 ميكروليتر اسيداستيك 4درصد، كوليت اولسراتيو به‌صورت داخل‌ركتومي در همه‌ي گروه‌هاي درماني به‌جز گروه كنترل منفي القا شد. برنامه‌ي درماني در روز دهم پس از القاي كوليت اولسراتيو و ظهور علائم بيماري شروع شد. يك هفته پس از آخرين درمان، موش‌ها آسان‌كشي شدند و پارامترهاي مختلف، از جمله سطوح ميلوپراكسيداز، نيتريك اكسايد، اينترلوكين-1بتا، اينترلوكين-6، فاكتور نكروزدهنده‌ي تومور آلفا و ژن‌هاي با iNOS وCOX-2  ارزيابي شدند. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه درمان با عصاره‌ي آبي صمغ گياه بنه به‌طور معناداري موجب كاهش فعاليت ميلوپراكسيداز (0/01P )، نيتريك اكسايد (0/05P )، تكثير سلول‌هاي طحالي (0/05P ) و بيان و توليد سايتوكاين‌هاي التهابي(0/01P ) براي اينترلوكين-1بتا و 0/01P براي اينترلوكين-6 و 0/01P براي فاكتور نكروزدهنده‌ي تومور آلفا) نسبت به گروه كنترل مثبت (كوليت بدون درمان) مي‌شوند. نتيجه‌گيري: طبق نتايج مطالعه‌ي حاضر، به نظر مي‌رسد كه عصاره‌ي آبي صمغ بنه داراي ويژگي‌هاي ضدالتهابي مطلوبي است كه مي‌تواند معيار فعاليت بيماري و پارامترهاي التهابي را در مدل تجربي كوليت اولسراتيو كاهش دهد؛ بنابراين، پس از انجام آزمايش‌هاي تكميلي مي‌تواند به‌عنوان مكمل درماني به همراه داروهاي مصرفي در درمان بيماران مبتلا به كوليت اولسراتيو به كار رود.