برند سبز هوشمند: طراحي مدل قيمت‌ گذاري سبز با رويكرد مزيت رقابتي در محيط‌ هاي پيچيده

چالش محوري كه انجام اين پژوهش را ضروري ساخت، ناكارآمدي برخي رويكردهاي سنتي در پيشبرد برندهاي سبز در محيط‌ هاي پيچيده بود؛ رويكردهايي كه عموماً موفق به تبيين درست مزاياي زيست‌محيطي و ايجاد تمايز واقعي براي مصرف‌كنندگان و ذي‌نفعان نمي‌شدند. در واكنش به اين كاستي، هدف تحقيق حاضر، بررسي نقش برند سبز هوشمند و تأثير آن بر تدوين مدل قيمت‌گذاري سبز به‌منظور دستيابي به مزيت رقابتي پايدار است. براي دستيابي به اين هدف، پژوهشگران با استفاده از رويكرد كيفي و روش تحليل مضمون، داده‌هاي حاصل از مصاحبه‌هاي نيمه‌ساختاريافته با خبرگان حوزه بازاريابي سبز و نيز تحليل اسناد مرتبط با پروژه‌هاي سبز را به‌صورت نظام‌مند كدگذاري كردند. در نهايت، ده مضمون اصلي و دويست و پنجاه كد فرعي شناسايي شد كه سه حوزه كليدي فناوري‌هاي هوشمند، تعاملات پايدار و درك مشتري، به‌ويژه در راستاي ارزش‌آفريني سبز و قيمت‌گذاري سبز، اهميت ويژه‌اي داشت. تحليل‌هاي نهايي نشان مي‌دهد كه بهره‌گيري از رويكردهاي هوشمند و داده‌محور در برندسازي سبز، زمينه را براي درك عميق‌تر ابعاد زيست‌محيطي و اقتصادي فراهم مي‌كند و از سوي ديگر، با ايجاد شفافيت در منافع سبز و هزينه‌ها، تدوين سياست‌هاي قيمت‌گذاري سبز را تسهيل مي‌نمايد. همچنين روشن شد كه سازمان‌ها براي پياده‌سازي موفق اين مدل، بايد از زيرساخت‌هاي ديجيتال كارآمد، همكاري ميان واحدهاي مختلف و فرهنگ سازماني سبز برخوردار باشند. مقايسه يافته‌هاي حاضر با تحقيقات پيشين بيانگر آن است كه وجود رويكرد تلفيقي بين برندسازي سبز و قيمت‌گذاري سبز در شكل‌گيري مزيت رقابتي سازگار با محيط پيچيده امروز نقشي كليدي ايفا مي‌كند. در نتيجه، اين مطالعه نوآوري‌هايي همچون ارائه چارچوبي يكپارچه براي تركيب جنبه‌هاي فناورانه، مديريت سبز و عناصر فرهنگي ارائه مي‌دهد كه مي‌تواند براي مديران اجرايي، به‌ويژه در صنايع در حال گذار به رويكردهاي سبز، بسيار راهگشا باشد.