مديريت استراتژيك اخلاق در عصر هوش مصنوعي

تحقيق حاضر به بررسي نقش مديريت استراتژيك اخلاق در عصر هوش مصنوعي مي‌پردازد. با گسترش روزافزون فناوري‌هاي هوش مصنوعي، تصميم‌گيري‌هاي استراتژيك در سازمان‌ها با چالش‌هاي جديدي مواجه شده‌اند كه در آن‌ها، مفاهيم اخلاقي اهميت فزاينده‌اي پيدا كرده است. اين تحقيق با استفاده از روش‌هاي تركيبي كيفي و كمي، سعي در تحليل و شبيه‌سازي سناريوهاي استراتژيك با بهره‌گيري از هوش مصنوعي و تحليل‌هاي اخلاقي دارد. نتايج نشان مي‌دهند كه هوش مصنوعي مي‌تواند به مديران در پيش‌بيني دقيق‌تر سناريوها و اتخاذ تصميمات استراتژيك كمك كند، اما استفاده از اين تكنولوژي‌ها در پي خود مسائل اخلاقي متعددي نيز دارد كه بايد به‌طور مؤثري مديريت شوند. همچنين، تركيب هوش مصنوعي با اصول اخلاقي مي‌تواند موجب بهبود فرآيندهاي تصميم‌گيري استراتژيك و كاهش خطرات احتمالي گردد. پيشنهادات تحقيق شامل ضرورت توجه به مباحث اخلاقي در توسعه هوش مصنوعي و آموزش مديران براي استفاده از اين فناوري در چارچوب‌هاي اخلاقي است.