شناسايي زمينه‌هاي پياده‌سازي حاكميت بشردوستانه براساس تحليل تماتيك و الگوي بازنمايي سيستمي

هدف اين مطالعه ارائه چارچوب ساختار حاكميت شركتي بشر دوستانه و بازنمايي سيستمي كاركردهاي آن در شركتهاي بازار سرمايه ميباشد اين مطالعه از نظر روش شناسي اكتشافي و به لحاظ تحليلي تركيبي قلمداد مي.شود زيرا بدليل فقدان چارچوب منسجم در خصوص ساختار حاكميت بشر دوستانه، اين مطالعه از طريق تحليل تماتيك نسبت به شناسايي مضامين مطالعه در بازه زماني ۱۴۰۱- ۱۴۰۲ اقدام نمود سپس با استفاده از تحليل دلفي ،فازي پايايي ابعاد شناسايي شده مورد تحليل قرار گرفت نهايت در بخش كمي جهت تبيين مضامين سازمان دهندهي شناسايي شده در بستر كاركردهاي شركتهاي بازار سرمايه از تحليل بازنمايي سيستمي بهره برده شد. در اين مطالعه با توجه به نقطه اشباع تئوريك در تحليل تماتيك ۱۲ نفر از خبرگان حسابداري مشاركت داشتند و در بخش كمي نيز ۲۴ نفر از اعضاي هيئت مديره داراي بيش از سه سال سابقه حرفه اي كه تجربه و دانش تخصصي لازم را داشتند، اقدام به مشاركت نمودند نتايج مطالعه در بخش كيفي طي ۱۲ مصاحبه انجام شده از وجود ۳ مضمون فراگير و ۶ مضمون سازمان دهنده و ۳۶ مضمون پايه حكايت دارد از طرف ديگر نتايج بازنمايي سيستمي به عنوان تحليل بخش كمي نشان داد ساختار حاكميت شبكه گرايانه در حاكميت بشر دوستانه محرك آميزترين تغيير ساختاري شركتهاي بازار سرمايه براي ارتقاء سطح مشروعيت و اعتماد اجتماعي تلقي ميشود كه ميتواند دو پيامد حاكميت جمع سالارانه و حاكميت شايسته سالارانه به عنوان ساختار حاكميت بشر دوستانه را در پي داشته باشد نتيجه كسب شده نشان ميدهد تمركز بر حاكميت شبكه گرايانه به عنوان محرك سيستمي ساختار حاكميت بشر دوستانه ميتواند زمينهي تعامل شركت با ذينفعان را گسترده تر نمايد و شركت به واسطه ي پايبندي بيشتر به ارزشهاي ،اجتماعي از ظرفيتهاي بالاتري براي تأمين منابع مالي مورد نياز خود برخوردار باشد.