عنوان مقاله :
واكاوي ارتباط بين باستان گرايي و ملي گرايي از عصر ناصري تا پايان پهلوي اول (1227- 1320 ه.ش 1848-1941م )
پديد آورندگان :
طرفداري ، منصور دانشگاه ميبد - گروه ايران شناسي
كليدواژه :
قاجار , پهلوي اول , پارسيان هند , ملي گرايي , باستان گرايي
چكيده فارسي :
ملي گرايي در چارچوب تعاريف نو و متاثر ازغرب جزو گفتمان هاي مهم انديشه سياسي و اجتماعي ايران معاصر به شمار مي رود كه طي سده نوزدهم و عمدتا از عصر ناصري به بعدتوسط انديشه ورزان غرب آشنا موردتوجه واقع شد و در عهد پهلوي كاملا نمايان گشت. ملي گرايي در دوره مورد بحث از عناصر و اشكال مختلفي برخورداراست، ازجمله مي توان به باستان گرايي اشاره كرد كه با نوعي تعلق خاطر شديد نسبت به مواريث ايران پيش از اسلام توام است. براين اساس، واكاوي ارتباط بين باستان گرايي وملي گرايي ودر چشم اندازي كلي تر ملي گرايي مبتني بر باستان گرايي و تفاوت آن با ديگر اشكال ناسيوناليسم وپيامدهاي آن مسئله اصلي اين نوشتار به حساب مي آيد. بدين ترتيب، پژوهش پيش رو كوشش كرده با تحليل محتواي منابع مرتبط به شيوه كتابخانه اي، با پاسخ دادن به پرسش هاي اساسي تحقيق در زمينه پيوند باستان گرايي و ملي گرايي، ابعاد موضوع را روشن سازد. يافته هاي تحقيق از يكسو نشان مي دهد كه علاوه بر نخبگان غرب آشنا، پارسيان هند نيز در شكل گيري انديشه باستان گرايي وتلفيق آن با ملي گرايي نقش مهمي ايفا كرده اند. از سوي ديگر، اساسا باستان گرايي باعث تمايز دو گفتمان ملي گرايي معطوف به حال و واقعيت هاي موجود و ملي گرايي نسبتا عاطفي وگذشته گرا در اين دوره شده است.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه تمدن ايراني
عنوان نشريه :
پژوهشنامه تمدن ايراني