شماره ركورد :
453694
عنوان مقاله :
گزاره ماهوي نزد ابن‌سينا و جهت سور
عنوان به زبان ديگر :
گزاره ماهوي نزد ابن‌سينا و جهت سور
پديد آورندگان :
فلاحي، اسدالله نويسنده دانشگاه زنجان Fallahi, A
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1389 شماره 43
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
21
از صفحه :
66
تا صفحه :
86
كليدواژه :
de re modality , essential proposition , NECESSITY , جهة الحمل , جهت سور , الامكان , جهت حمل , امكان , جهة السور , de dicto modality , القضية الماهيوية , Possibility , الضرورة , گزاره ماهوي , ضرورت
چكيده فارسي :
گزاره ماهوي نزد ابن‌سينا و جهت سور اسدالله فلاحي چكيده ابن‌سينا با آن‌كه به تمايز ميان «جهت حمل» و «جهت سور» تصريح كرده است، در عمل، تنها به جهت حمل و تقسيمات آن پرداخته و از جهت سور و اهميت آن در فلسفه اسلامي غافل مانده است. يكي از كاربردهاي جهت سور، حمل نوع بر جنس است. به نظر ابن‌سينا، در گزاره «حيوان انسان است» اگر نظر به افراد حيوان باشد، جهت گزاره جهت ضرورت يا امتناع خواهد بود، اما اگر نظر به حقيقت و ماهيت حيوان باشد، جهت آن امكان است. گزاره دال بر امكان حمل نوع بر جنس (مانند «حيوان انسان است به امكان») گزاره‌اي است كه در منطق قديم نامي براي آن وضع نشده است و از اين رو، آن را «گزاره ماهوي» مي‌ناميم. گزاره ماهوي در قالب هيچ يك از تقسيم‌بندي‌هاي رايج منطق قديم نمي‌گنجد؛ زيرا اين گزاره نه شخصيه است، نه طبيعيه، نه مهمله و نه محصوره، چنان كه نه حمل اولي است و نه حمل شايع. راز بيرون ماندن گزاره ماهوي از تقسيم‌بندي‌هاي رايج اين است كه اين تقسيم‌بندي‌ها تنها براي گزاره‌هاي مطلقه و گزاره‌هاي موجهه به «جهت حمل» هستند در حالي كه گزاره ماهوي را اصولا نمي‌توان جهت حمل دانست، بلكه بايد آن را «جهت سور» به شمار آورد.
چكيده لاتين :
Essential Proposition in Ibn Sina and De Dicto Modality Asad-‌‌allah Fallahi Abstract Although stating explicitly the difference between de re and de dicto modalities, Ibn-Sina deals only with de re modality and its divisions, neglecting de dicto modality and its importance in Islamic philosophy. Among the uses of de dicto modality, one is predicating species on genus: in Ibn-Sina’s view, the proposition “animal is (a) human” is necessary or impossible if human individuals are considered, but possible if human’s essence is considered. A proposition involving “the possibility of predicating species on genus” (such as “animal is possibly human”) lacks any name in ancient logic, so I name it “essential proposition”. It is not contained in the classical divisions in ancient logic because it is not any one of the singular, natural, indefinite, or quantified propositions, nor is it haml e awwali or haml e shaie. The secret of its being out of the classical divisions is that they are only for abstract propositions and de re modalities, whereas it is not in principle a de re modality and has to be regarded as de dicto one.
چكيده عربي :
القضية الماهيوية وجهة السور عند ابن‌سيناء اسدالله فلاحي الخلاصة على الرغم من تصريح ابن سيناء بالفرق بين جهة الحمل و جهة السور، لكنه عمليا لم يتطرق إلا إلى جهة الحمل و تقسيماتها بينما تجاهل جهة السور و أهميتها في الفلسفة الاسلامية. و إحدى الفوائد العملية لجهة السور هي حمل النوع على الجنس. فيرى ابن سيناء قضية "الحيوان انسان" انه اذا أردنا من لفظة الحيوان مصاديقها فستكون جهة القضية للضرورة أو الامتناع، و ستكون جهتها الامكان اذا أردنا منها حقيقتها و ماهيتها. و القضية الدالة على امكان حمل النوع على الجنس مثل قضية "الحيوان انسان بالامكان" في قضية لم يكن لها مسمى في المنطق القديم، لهذا نسميها بالقضية الماهيوية، وهذه القضية لا تندرج في أي نوع من التقسيمات السائدة في المنطق القديم لأنها ليست قضية شخصية و لا طبيعية ولا مهملة ولا محصورة، كما أنها ليست من أنواع الحمل الأولى و لا في الحمل الشائع. و السبب في عدم درجها في التقسيمات الشائعة في تلك الفترة، هو اختصاص هذه التقسيمات بالقضايا المطلقة و الموجهة بجهة الحمل، في حال أن لا يمكن اعتبار قضية الماهيوية أساسا ضمن جهة الحمل بل يجب عدها من جهة السور.
سال انتشار :
1389
عنوان نشريه :
حكمت سينوي
عنوان نشريه :
حكمت سينوي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 43 سال 1389
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت