عنوان مقاله :
بحث ماهيت و وجود در ابن سينا و ابن رشد و نقد آن
عنوان به زبان ديگر :
The Concept of Quiddity and Existence in Ibn Sina and Ibn Rushd and its Critique
پديد آورندگان :
احمدي، احمد نويسنده Ahmadi, A
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1388 شماره 42
كليدواژه :
الماهية , الوجود , حسي و فراحسي , زيادة الوجود علي الماهية , زيادت وجود بر ماهيت , عدم , correction of "Springs of Wisdom" , قضيه وجودي , Episteme in Logic , ماهيت , Glosses in Logic , وجود , Ibn Sina , Logic , عليت , الحسية و ما فوق الحسية , العلة , القضية الوجودية , العدم
چكيده فارسي :
يكي از مهم¬ترين مسائل فلسفي ـ و شايد مهم¬ترين آن¬ها ـ بحث ماهيت و وجود و رابطه آن¬ها با يكديگر است. ابن¬سينا پس از فارابي، ماهيت و چگونگي تعلق وجود به آن را در آثار خويش به تفصيل آورده است. بعدها نصيرالدين طوسي در تأييد ديدگاه شيخ، اعتراضات فخر رازي نسبت به نظرات بوعلي را پاسخ ميدهد. در اين ميان ابن¬رشد انتقاداتي بر ديدگاههاي ابن¬سينا و غزالي داشته است.
به نظر ميرسد طرح بحث ماهيت و وجود، مولود خلط معرفت¬شناسي و هستيشناسي است. تبيين چگونگي پيدايش صور ذهني از راه عليت و تأثير ميان اشياء خارجي ـ خواه حسي و خواه فراحسي ـ و اندام¬هاي حسي و قواي ادراكي نفس، به خوبي نشان ميدهد كه فقط «خارج» هست و صورت¬هاي ذهني پديد آمده از آن، در ذهن. به اين ترتيب براي طرح بحث ماهيت مصطلح و رابطه آن با وجود و اتصاف آن به وجود و مسائل فراوان برخاسته از اين بحث، ديگر جايي باقي نميماند.
چكيده لاتين :
One of the most important philosophical problems - and perhaps the most important of all-is the discussion of quiddity and existence and their relations to each other.
After Farabi, Ibn Sina has dealt with quiddity and the quality of its belonging to existence in his works. Later, Nasir al din Tusi confirms Shaikhʹs view in response to Fakhr raziʹs objections to Ibn Sinaʹs views. Meanwhile Ibn Rushd has sometimes put forward criticisms against the views of Ibn Sina and Ghazzali.
It seems that the debate about the problem of quiddity and existence derives from a confusion between epistemology and ontology. The explanation how the mental ideas originate by way of causality and the effects between external objects-whether sensual or extra- sensual-and bodily organs and perceptual faculties of soul clearly shows that only "outside" exists and mental ideas created from it in the mind.
Therefore, there remains no room for the subject of so-called quiddity , its relation with existence, its attribution by existence and many other problems derived from this subject.
چكيده عربي :
الخلاصة
من المواضيع المهمة في علم الفلسفة ـ و لعل من أهمها ـ هو موضوع الماهية و الوجود و علاقتهما ببعض، و قد ذكر ابنسيناء بعد الفارابي موضوع الماهية و كيفية تعلق الوجود بها في آثاره بالتفصيل. و قام نصيرالدين طوسي من بعده بالإجابة علي انتقادات فخر الرازي علي آراء ابنسيناء مؤيداً وجهات نظر الشيخالرئيس، و في هذا الأثناء ينتقد ابنرشد أحياناً آراء ابنسيناء و الغزالي. و علي مايبدو طرح قضية الماهية و الوجود هو نتاج خلط ما بين نظرية المعرفة و علم الوجود، و تبيين كيفية تكوين الصور الذهنية عن طريق قانون العلة، و تأثير الأشياء الخارجية (سواء الحسية أو ما فوق الحسية) علي الاجسام الحسية و قوي النفس الادراكية؛ يظهر لنا بوضوح أن الخارج هو موجود ، و الصورة الذهنية مستوحاة منه في الذهن فحسب. و علي هذا الأساس لايبقي أي مجال لطرح موضوع مصطلح الماهية و علاقته و اتصافه بالوجود و المواضيع العديدة المتشعبة من هذه القضية.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 42 سال 1388
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان