راهكارهاي توسعه نظام مديريت مشاركتي در واحدهاي آموزشي، از ديدگاه مديران، معاونان و معلمان

اين پژوهش با هدف شناسايي راهكارهاي توسعه نظام مديريت مشاركتي در سازمانهاي آموزشي به روش پيمايشي اجرا گرديد. جامعه آماري كليه مديران، ‌معاونان و معلمان واحدهاي آموزشي شهر تهران، در سال تحصيلي 84 ـ83 به تعداد 95905 نفر و نمونه آماري 1094 نفر با استفاده از جدول تعيين حجم نمونه مورگان با روش تصادفي طبقه‌اي انتخاب شده است. به‌عنوان ابزار جمع‌آوري اطلاعات پرسشنامه محقق‌ساخته داراي 26 سوال پنج گزينه‌اي با استفاده از مقياس ليكرت تهيه گرديد. روايي پرسشنامه را 20 نفر از صاحب‌نظران بررسي و پايايي آن هم از طريق آلفاي كرونباخ محاسبه و ضريب پايايي 87/0 به‌دست آمد. براي تجزيه و تحليل داده‌هاي به‌دست آمده از آمار توصيفي (توزيع فراواني،‌ درصد پاسخ آزمودني‌ها و ميانگين) استفاده شده است. در بخش آمار استنباطي با توجه به اينكه مقياس اندازه‌گيري پرسشنامه رتبه‌اي است، براي آزمون هر يك از سوالات پرسشنامه، به‌صورت جداگانه از آزمون خي‌دو استفاده شده و با ادغام سوالات مربوط به هر يك از فرضيه‌هاي تحقيق (سوالات پژوهش)، امكان ارتقاي مقياس اندازه‌گيري به سطح فاصله‌اي را فراهم نمود. بنابراين براي مقايسه نظر مديران، معاونان و معلمان دوره‌هاي تحصيلي از آزمون تحليل واريانس استفاده شده است. نتايج نشان داد كه مهمترين راهكارهاي توسعه نظام مديريت مشاركتي در سازمانهاي آموزشي عبارت‌اند از: 1) در بعد بسترسازي نظام مشاركت، شامل آگاهي و اطلاع كاركنان از مفاهيم، فلسفه و اهداف نظام مشاركت، تشويق و ترغيب كاركنان به وارد شدن به نظام مشاركت از سوي مديران، ايجاد و توسعه اعتماد بين مديريت و كاركنان 2) در بعد نظام‌دهي به مشاركت، شامل تدوين ضوابط و آيين‌نامه اجرايي نظام مشاركت واحدهاي آموزشي. ارايه آموزش‌هاي لازم براي مجريان و دست‌اندركاران نظام مشاركت 3) در بعد تكامل تدريجي نظام مشاركت، شامل شروع داوطلبانه نظام مشاركت، شروع نظام مشاركت از پيشنهادها به‌عنوان ساده‌ترين شكل مشاركت داوطلبانه، احياي حس خودباوري و اعتماد به‌نفس در كاركنان و... 4) در بعد اداره نظام مشاركت، شامل داشتن اختيارات كافي مديران براي جلب مشاركت معلمان، شفاف و روشن بودن فرايند تصميم‌گيري در واحدهاي آموزشي، برقراري روابط حسنه بين مديران و كاركنان و معلمان و...