عنوان مقاله :
مطالعه شكاف بهرهوري در توليد نباتات صنعتي استان هاي مختلف ايران
عنوان به زبان ديگر :
مطالعه شكاف بهرهوري در توليد نباتات صنعتي استان هاي مختلف ايران
پديد آورندگان :
بخشوده، محمد نويسنده دانشيار اقتصاد كشاورزي، دانشكده كشاورزي دانشگاه شيراز BAKHSHOODEH, MOHAMMAD , شكوهي، مريم نويسنده فارغ التحصيل اقتصاد كشاورزي، دانشكده كشاورزي دانشگاه شيراز SHOKOOHI, MARYAM
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1389 شماره 0
كليدواژه :
همگرايي , بهره وري , چغندرقند , شاخص مالم كوئيست , پنبه
چكيده فارسي :
چكيده
موضوع همگرايي يا واگرايي بهرهوري از نظر سياستگذاري به منظور كاهش فقر منطقهاي و افزايش استاندارد زندگي اهميت دارد. اگر بهرهوري بدون هيچ گونه دخالتي به يك سطح مشتركي همگرا باشد، نياز كمي به سياستهاي مناسب براي جبران عقبماندگي و پيشرفت در مناطق عقب افتاده وجود دارد. اگر بهرهوري روند واگرايي را طي كند، در اين صورت سياستهاي روشني مورد نياز است تا از عقبماندگي بيشتر بهرهوري كل عوامل توليد (TFP) و استاندارد زندگي جلوگيري شود. با توجه به اهميت موضوع، اين مقاله در پي يافتن پاسخ به اين سؤال است كه آيا استانهاي مختلف كشور در توليد نباتات صنعتي (پنبه آبي، پنبه ديم و چغندرقند) بنحوي مديريت ميشوند تا شكاف بهرهوري خود را كمتر كنند؟ براي اين منظور از شاخص مالمكوئيست و همگرايي بهرهوري استفاده شد. نتايج نشان داد كه دامنه تغييرات متوسط رشد TFP پنبه آبي طي سالهاي 82-1363، بين 3/0- درصد در استان سمنان و 2/8 درصد در استان فارس ميباشد. همه استانهاي توليدكننده چغندرقند، به غير از استان اردبيل، رشد بهرهوري مثبتي را نشان دادند. بگونهاي كه استان اصفهان از بالاترين نرخ رشد TFP در دو دهه گذشته برخوردار بوده است. همچنين دو استان مازندران و گلستان در توليد پنبه ديم به ترتيب رشد بهرهوري مثبت و منفي را تجربه كردهاند. نتايج آزمون همگرايي نشان داد كه از ميان 14 استان تحت بررسي، در توليد پنبه آبي تنها پنج استان اردبيل، كرمان، كرمانشاه، خراسان و يزد و در توليد چغندرقند چهار استان اصفهان، خراسان، اردبيل و همدان روند همگرايي را به سمت ميانگين طي ميكنند. بنابراين، اين استانها بگونهاي مديريت شدهاند كه استفاده بهتري از تكنولوژيهاي جديد موجود داشته باشند. در مقابل، همگرايي را نميتوان براي هيچ يك از استانهاي توليدكننده پنبهديم پذيرفت.
چكيده لاتين :
ABSTRACT
The issue of convergence or divergence of productivity has important policy for regional poverty reduction and increasing standards of living. If productivity converges to a common level without intervention, there will be little need for explicit policies in lagging regions to promote the catch up. On the other hand, if productivity undergoes a divergence trend, then explicit policies would be needed to prevent further lagging of TFP and standard of living. Considering the importance of this subject, this paper tries to find out whether the different provinces in Iran have been well managed in industrial crop production (irrigated cotton, dry-fed cotton as well as sugar beet) to narrow their productivity gaps? The results showed that average TFP growth of irrigated cotton lies between -0.3 percent in Semnan province and 8.2 percent in Fars province. All sugar beet producing provinces, except Ardebil, showed positive productivity changes, with Isfahan province exhibiting the highest TFP growth rates during the last two decades. Also, two provinces – Mazandaran and Golestan- experienced positive and negative growth rates in dry cotton production respectively. The results of convergence test indicated that, out of 14 provinces of under consideration only five, namely: Ardebil, Kerman, Kermanshah, Khorasan and Yazd converge to the mean of irrigated cotton production while four provinces of: Isfahan, Khorasan, Ardebil and Hamedan converged to the mean of sugar beet production. Therefore, these provinces have been managed in a was as to make better use of new available technologies, thus reaching far greater productivity levels than the others. On the opposite, convergence cannot be accepted for the dry-fed cotton producer provinces.
عنوان نشريه :
تحقيقات اقتصاد و توسعه كشاورزي ايران
عنوان نشريه :
تحقيقات اقتصاد و توسعه كشاورزي ايران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1389
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان