شماره ركورد :
468972
عنوان مقاله :
نقدي بر فرضيه الگوي چهارباغ در شكل گيري باغ ايراني
عنوان به زبان ديگر :
نقدي بر فرضيه الگوي چهارباغ در شكل گيري باغ ايراني
پديد آورندگان :
حيدر نتاج ، وحيد نويسنده HeydarNattaj , Vahid , منصوري، سيد امير نويسنده استاديار دانشكد? معماري و پرديس هنرهاي زيبا، دانشگاه تهران ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1388 شماره 12
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
14
از صفحه :
17
تا صفحه :
30
كليدواژه :
چهارباغ , Factors in The Creation of the Garden , Chaharbagh , باغ ايراني , Tthe Geometry of the Garden , هندسه باغ ايراني , Persian Gardens , عوامل شكل گيري باغ
چكيده فارسي :
باغ ايراني با تاريخ درخشان خود به عنوان يكي از بهترين الگوهاي منظرسازي، محصول تعامل سازنده انسان ايراني در مواجهه با طبيعت است. چرايي و چگونگي شكل اين پديده، محمل نظرات گوناگوني بوده است. از بين عوامل مختلف شكل گيري باغ ايراني و هندسه خاص آن، فرضيه الگوي چهارباغ به عنوان يكي از مشهورترين فرضيه ها شناخته شده است. اغلب نقل قول ها حاكي از اين تعريف است كه چهارباغ به باغي گفته مي شود كه به وسيله دو محور عمود بر هم به چهار قسمت با استناد به تعابير و تفاسير متعدد از عدد چهار- تقسيم مي شود؛ محورها در وسط شامل كانال هاي آب بوده و در محل تقاطع محورها، حوض يا كوشكي تعبيه شده است. اين تعريف به عنوان ريشه هندسي باغ ايراني شناخته شده و داراي بيشترين طرفدار در بين انديشمندان باغ ايراني است. الگوي چهارباغ در باغ ايراني چنان مشهور شده است كه بسياري از نويسندگان و محققان فعلي بدون ريشه يابي واژه و بررسي تاريخي، آن را بدون هيچ ترديدي به عنوان يك اصل پذيرفته و به كهن الگو بيان مي كنند. به جرات مي توان گفت اغلب نوشته هاي موجود درباره باغ ايراني كه منبع مطالعات دانشجويان و پژوهشگران است مويد نظريه چهارباغ اند؛ به گونه اي كه فكر درباره باغ ايراني بدون فرم چهارباغ معنايي ندارد. مقاله درصدد است با بررسي و نقد آراي مختلف در اين باب، اين الگو را در باغ ايراني به چالش كشيده و به دنبال معناي واژه چهارباغ و يافتن پاسخ اين پرسش باشد كه آيا چهارباغ را مي توان به عنوان الگوي هندسي باغ ايراني شناخت؟ فرضيه مقاله اين است كه واژه چهارباغ، نه دلالت بر چهاربخشي بودن باغ ايراني دارد و نه مي تواند توجيه كننده شكل و هندسه غالب بر باغ هاي ايراني باشد. لذا در ابتدا به تعاريف موجود در مورد چهارباغ و ريشه اي شكل گيري اين مفهوم پرداخته و در بخش بعد به بررسي تاريخي و تحليل الگوي هارباغ به نقد نظريات موجود و بهره گيري از روايات و اسناد متضاد به اثبات فرضيه تحقيق مي پردازيم.
چكيده لاتين :
The Persian garden as one of the best patterns of landscaping with a glorious history is the result of the interaction of the Iranian human with nature. This phenomenon is core of several theories and discussion. Among different factors in the creation of the Persian garden with its specific geometry the ‘Chaharbagh’ pattern is the most famous one. This pattern is well-known as a garden divided with two orthogonal axis including water channels in which the cross-section of the axis shapes the main pound and the kiosk of the garden. This definition of the Persian garden is the most know among the scholars and the researchers. The Chaharbagh Pattern has become so famous that many authors and researchers have accepted it as a fundamental principle and apply that as an archetype without knowing the roots of this concept. Most of the literature about the Persian garden confirms the idea that the concept of the Persian garden without the Chaharbagh pattern is meaningless. This paper aims to challenge this pattern in the Persian garden by having a critical approach towards the literature review and raise the question that whether it is possible to know the chaharbagh as the geometric pattern of the Persian garden or not. The hypothesis of this paper is that the chaharbagh pattern neither can be the reason for the Persian garden being divided into four parts nor for its geometry. In this regard different definitions of chaharbagh in the literature and its historical background will be disscused to support the hypothesis.
سال انتشار :
1388
عنوان نشريه :
باغ نظر
عنوان نشريه :
باغ نظر
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 12 سال 1388
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت