پياده‌سازي مدل تعالي سازماني در وزارت بازرگاني

نظام‌ها و مدل‌هاي ارزيابي و نظارتي در سازمان‌ها به منظور سنجش و تحليل عملكرد و نحوه دستيابي به وضعيت مطلوب به‌كار مي‌رود. بر اين اساس در دهه‌هاي اخير، مدل‌هاي تعالي سازماني (همچون EFQM، دمينگ، مالكوم بالدريج) مطرح گرديد كه قادرند در مقاطع زماني مختلف، ميزان موفقيت در برنامه‌هاي بهبود و همين طور فاصله كيفي با سازمان‌هاي متعالي را مشخص نمايند. اين مقاله با توجه به اهميت سرآمدي و اعتلاي كيفي سازمان‌ها، ضرورت و نقش مدل EFQM در تعالي سازمان‌ها و بومي نمودن آنرا در داخل كشور، تشريح و نيز موانع پياده‌سازي موثر در اجراي آنرا بيان مي‌كند. در بخش اصلي مقاله براساس تجربيات موجود و نظر به مشكلات و كاستي‌هاي مدل‌هاي تعالي داخلي، متدولوژي طراحي و پياده‌سازي نظام تعالي سازماني در وزارت بازرگاني معرفي و پيشنهاد شده است. به نظر مي‌رسد با اجراي مناسب متدلوژي ارايه شده كه به منظور برطرف نمودن موانع تعالي وزارت بازرگاني طراحي گرديده است؛ امكان ارايه تصويري واقعي از كيفيت فعاليت‌هاي سازماني و تعريف و اجراي برنامه بهبود به نحو بارزي ميسر خواهد شد.