عنوان مقاله :
مقابله ماباتمدن غرب
پديد آورندگان :
صانعي، منوچهر نويسنده عضو هيات علمي ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1382 شماره 1
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
تجدد , تمدن , ما , تاريخ ملي , ذات ما , سنت , فرهنگ , خارجي بدن , غرب
چكيده فارسي :
وقتي از مقابله ما با تمدن غرب سخن ميرود، اولين سوالي كه به ذهن متبادر ميگردد، چرايي اين وضعيت است. چرا از اتحاد سخن نميرود؟ قطعاً بايد تضادي دركار باشد ويا لااقل احساس آن موجود باشد كه وضعيت چنين است لذا بايد جست كه اصلاً آيا چنين تضادي يا احساسي واقعاً وجود دارد يا نه، يا اصلاً معقول هست يا نيست.
اين مقاله درجستجوي پاسخي، ابتدا علل ممكنه موجد يا توجيه گر مقابله ما با غرب را دنبال ميكند واز دو عامل » خارجي يا بيگانه بودن« و بر » باطل بودن « غرب، عامل نخست راپي ميگيرد وبا نظر به تعريف »ما« و» ذات ما« و رسيدن به اين نتيجه كه »ذات ما« همان تاريخ ملي ماست، »خارجي بودن« رابرمبناي تداول يا عدم تداول يك چيز دربستر اين تاريخ ملي معني ميكند.
سپس با تكيه برمعناي فرهنگ و لحاظ كردن اين دو دريك معنا، واثبات اينكه نيازهاي طبيعي برنيازهاي مادي ارجحيت دارد، و با تكيه بر اينكه تمدن زاييده تلاش انسان درجهت بهبود معيشت ميباشد، واجزاي تمدن همسان ترقي يا تنزل ميكنند ولذا رشد مادي آن بررشد اخلاقي دليل تواند بود، ونيز اينكه تمدن به لحاظ ابداع از آن ملتي خاص است اما به لحاظ قابليت گسترش وتداول به هيچ ملتي متعلق يا منحصر نيست، لذا كسي حق ندارد آن را از ديگران دريغ كند ويا به بهانه خارجي بودن از استعمال آن منع كند.
وبالاخره اينكه تجدد همان شيوههاي نويني است كه درمسير تاريخ زندگي ملل رخ ميدهد وسنت شيوههاي تداول يافته وپيشيني هستند كه روزي خود درعصري نماد تجدد بودند ولذا با نظر به شرايط فعلي مقابله ما باغرب مقابله سنت است با تجدد وملاك پذيرش اين شيوههاي نوين جز برمدار صلاح يا فساد انگيزي آنان نتواند بود ومعيار تشخيص اين صلاح وفساد درك علمي از شرايط امروزين زندگي است
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 1 سال 1382
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان