برآورد تابع تقاضاي بيمه درمان مكمل در صنعت بيمه كشور

Estimating Demand Function of Supplementary Health Insurance in Iranian Insurance Industry

در اين مقاله جهت تعيين عوامل مؤثر بر تقاضاي بيمه درمان مكمل در ايران، از الگوهاي مبتني‌بر داده‌هاي پانل (Panel Data) استفاده شده است. بدين‌منظور آمار و اطلاعات مربوط‌به استان‌هاي كشور در طي دوره 1387-1380 جمع‌آوري شده است. نتيجه آزمون هاسمن سازگاربودن تخمين‌هاي مبتني‌بر مدل رگرسيوني اثرات ثابت (FEM) را تأييد مي‌كند. مطابق نتايج، عمده‌ترين عوامل تعيين‌كننده تقاضا براي اين شاخه از بيمه، درآمد سرانه، مخارج بهداشتي و درماني سرانه و نرخ تورم است. كشش درآمدي تابع تقاضاي بيمه درمان تكميلي 83/0 برآورد شده است كه نشان مي‌دهد اين محصول در سبد مصرفي خانوارهاي ايراني، كالاي ضروري به حساب مي‌آيد. همچنين كشش تابع تقاضا نسبت‌به مخارج بهداشتي و تورم به‌ترتيب 1/0 و 23/0 محاسبه شده كه بر كم كشش‌بودن تقاضاي بيمه درمان تكميلي نسبت به اين دو متغير دلالت مي‌كند. در واقع افزايش درآمد خانوارها نقش اساسي‌تري در گسترش بيمه‌هاي درمان تكميلي داشته است.

In lliis paper, we used llic models based on Panel Data lo determine the factors that affecting demand for supplementary health insurance in Iran. For this purpose, statistics and information about the provinces has been gathered during the period of 1380-1387. The result of Bailsman tesl confirms the compatibility of estimation which based on fixed effects regression model (FFM). According lo the results, the per capita income, health expenditures per capita and inflation rate are the most important factors that determining the demand for this branch of insurance. The income elasticity of demand for the supplemental health insurance has been estimated 0.83 that shows this product is a necessary good in the consumption basket of households. Also, the demand elasticity of health expenditures and inflation calculated 0.1 and 0.23 respectively which indicates low elasticity of demand on these variable. In fact, increase in family income plays more fundamental role in the development of health insurance.