نقش مولفه‌هاي هوش عاطفي در پيش بيني رفتار شهروندي سازماني كاركنان

عملكرد سازماني برجسته از طريق تلاش‌هاي كاركنان معمولي حاصل نمي‌شود. از دلايلي كه باعث موفقيت سازمان‌هاي بزرگ مي‌شود وجود كاركناني است كه فراتر از وظايف رسمي خود تلاش مي‌نمايند. به عبارت ديگر اين گونه سازمان‌ها داراي كاركناني هستند كه رفتارهاي شهروندي سازماني را از خود بروز مي‌دهند. تحقيقات نشان داده كه بين هوش عاطفي مديران و رفتار شهروندي سازماني كاركنان، ارتباط مثبتي وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسي ارتباط بين هوش عاطفي مديران و رفتار شهروندي سازماني صورت گرفته‌است. داده‌هاي مورد نياز براي تحليل اين ادعا با استفاده از پرسش‌نامه‌هاي قابليت‌هاي عاطفي گولمن و رفتار شهروندي سازماني از جامعه‌ي آماري پژوهش جمع‌آوري گرديد. تحليل اطلاعات با استفاده از ضريب همبستگي اسپيرمن حاكي از اين است كه رابطه‌ي بين هوش عاطفي مديران و رفتار شهروندي سازماني كاركنان معنادار است. علاوه بر آن تمامي مولفه‌هاي هوش عاطفي با رفتار شهروندي سازماني رابطه‌ي معناداري دارند. هم‌چنين تحليل رگرسيون چندگانه بيان‌گر اين است كه از ميان مولفه‌هاي هوش عاطفي مديران، مديريت روابط و آگاهي اجتماعي، بيشترين تاثير را در رفتار شهروندي سازماني كاركنان دارند. از اين رو پيشنهاد مي‌شود پژوهش حاضر در سازمان پليس و به خصوص دانشگاه علوم انتظامي اجرا شده، در صورت تكرار نتايج به منظور ارتقاي رفتار شهروندي سازماني كاركنان پليس از مديران و فرماندهاني با قابليت‌هاي هوش عاطفي و سبك رهبري تحول‌آفرين استفاده گردد.