بررسي رابطه ي سبك هاي يادگيري با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دوره ي متوسطه در درس زبان انگليسي شهر شيراز

بررسي رابطه ي سبك هاي يادگيري با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دوره ي متوسطه در درس زبان انگليسي شهر شيراز

اين پژوهش به بررسي رابطه ي سبك هاي يادگيري با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مقطع متوسطه در درس زبان انگليسي شهر شيراز پرداخته است. روش انجام پژوهش، توصيفي از نوع پيمايشي و همبستگي مي باشد. جامعه ي آماري در اين پژوهش شامل تمامي دانش آموزان دختر و پسر پايه هاي اول، دوم و سوم دوره ي متوسطه شهر شيراز كه در سال تحـصـيلي 88-87 در مدارس اين شهر مشغول به تحصيل بودند، به تعـداد 27000 نفر مي باشد. نمونه ي پژوهش را 392 نفر از دانش آموزان رشته هاي علوم انساني، علوم تجربي و رياضي و فيزيك پايه هاي اول، دوم و سوم دوره متوسطه ناحيه ي 2 شيراز بودند كه به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي مرحله اي انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش شامل پرسشنامه ي سبك يادگيري هاني و مامفورت و آزمون پيشرفت تحصيلي بود و براي تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي، ميانگين و فراواني درصدي و از آمار استنباطي رگرسيون چند متغيره، تحليل واريانس يك راهه و آزمونt مستقل استفاده شد. يافته ها نشان داد كه: - بين سبك هاي يادگيري و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان رابطه اي معنا دار وجود ندارد. - بين سبك هاي يادگيري و رشته هاي گوناگون تحصيلي، تفاوت معني دار آماري وجود دارد. - بين سبك هاي يادگيري دختران و پسران تفاوت معنادار وجود ندارد. - بين سبك هاي يادگيري (عمل گرا، انديشه گرا) پايه هاي دوم و سوم تفاوت معناداري وجود ندارد، اما بين سبك هاي يادگيري فعاليت گرا و نظريه پرداز در پايه هاي تحصيلي دوم و سوم تفاوت وجود دارد.

This study aimed at studying the relationship between studentsʹ learning styles and educational achievement in English courses in Shiraz high schools. This descriptive-survey study employed random stratified sampling method to draw a sample of 392 students (male=324 and female=149) from among all high school students of Shiraz in the school year 1387-1388 comprising a total of 27000. The sample of the study included first grade, second grade and third grade students majoring in mathematics and physics, humanities and nature science. To assess their learning styles, a questionnaire was administered to the students. In addition studentsʹ English achievement grades were used as indicators of their educational achievement. In order to analyze the data, a use was made of descriptive statistics along with t-test, ANOVA and regression analysis. The results of the study indicated that there was no significant relationship between studentsʹ learning styles and educational achievement. Nor was there any significant difference between female and male studentʹs learning styles. However, it was revealed that there was a significant relationship between studentsʹ major and their learning styles.