عنوان مقاله :
تاثير تماس پوستي مادر و نوزاد بر اضطراب موقعيتي مادران بستري در بخش سزارين
عنوان به زبان ديگر :
تاثير تماس پوستي مادر و نوزاد بر اضطراب موقعيتي مادران بستري در بخش سزارين
پديد آورندگان :
كشاورز، مريم نويسنده دانشگاه علوم پزشكي تهران- دانشكده پرستاري- مامايي- استاديار Keshavarz, Maryam , نوروزي فشخامي ، فاطمه نويسنده , , سيدفاطمي، نعيمه نويسنده دانشگاه علوم پزشكي تهران- مركز تحقيقات مراقبت هاي پرستاري- دانشيار. Sayyed Fatemy, Naeme , حقاني، حميد نويسنده دانشگاه علوم پزشكي تهران- گروه آمار دانشكده مديريت- مربي. Haghani, Hamid
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1389 شماره 0
كليدواژه :
سزارين , تماس پوستي مادر و نوزاد , اضطراب موقعيتي
چكيده فارسي :
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسي تاثير تماس پوستي مادر و نوزاد بر اضطراب موقعيتي مادران بستري در بخش سزارين بيمارستان شهيد اكبر آبادي تهران انجام شده است.
مواد و روش ها: در يك كارآزمايي باليني تعداد 60 مادر ايراني با سابقه حداقل يك بار عمل سزارين به طور تصادفي در دو گروه مداخله (اجراي تماس پوستي مادر و نوزاد) و شاهد قرار گرفتند. براي مادران در هر دو گروه، در شيفت صبح، 2 ساعت پس از عمل و پس از ورود به بخش سزارين، طبق روتين، مسكن تجويز مي شد. در صورتي كه نمره درد مادران طبق معيار ديداري عددي (VAS) كم تر يا مساوي 3 (3?) بود، پرسش نامه اضطراب اسپيل برگر براي آنان تكميل مي شد. سپس در گروه مداخله، به مدت 30 دقيقه تماس پوستي اجرا مي گرديد. در هر دو گروه، 6 ساعت پس از مداخله، در صورتي كه نمره درد با استفاده از معيار VAS كم تر يا مساوي 3 بود، مجدداً پرسش نامه اسپيل برگر تكميل مي شد.
نتايج: شش ساعت پس از اجراي مداخله، تفاوت آماري معناداري در ميانگين نمره اضطراب مادران دو گروه وجود نداشت، اما شدت اضطراب مادران در گروه مداخله به طور معناداري كم تر از گروه شاهد بود (037/0=P). شش ساعت پس از اجراي تماس پوستي، ميانگين نمره اضطراب مادران در گروه تماس پوستي به طور معناداري كاهش يافته بود (002/0=P).
نتيجه گيري: نظر به نقش تداوم اضطراب مادر در بروز افسردگي پس از زايمان، و با توجه به نتايج اين مطالعه لزوم استفاده از تماس پوستي مادر و نوزاد در بخش هاي پس از زايمان، به خصوص بخش سزارين روشن مي گردد.
چكيده لاتين :
Introduction: This study aimed at investigating the effect of skin to skin contact (SSC) on maternal state anxiety (MSA) in cesarean section unit in Akbarabadi Hospital in Tehran.
Methods: In a randomized controlled trial, 60 Iranian mothers with at least one record of cesarean section delivery were assigned to two intervention (SSC) and control groups. In the morning shift and two hours after the operation, as a routine postoperative care, pain-killers were given to all mothers. Then the mothers’ pain scores were measured using visual analog scale (VAS). If VAS was?3, MSA was measured by using the State-Trait Anxiety Inventory (STAI) Scale (Spiel Berger). Thirty minutes of SSC intervention was done for mothers in the intervention group. Six hours later, in case VAS was ? 3, MSA was re-measured by using the Spiel Berger Scale for all mothers.
Results: Six hours after implementing the intervention, there were no meaningful statistical differences between the MSA mean scores of the two groups, but severity of MSA in intervention group was less than that of the control group (P=0.037). Six hours after the intervention, there was a significant decrease in the MSA mean score in SSC group (P=0.002).
Conclusion: As regards the important role of constant anxiety in developing postpartum depression, and as the results of this study indicate, SSC is recommended in postpartum and especially cesarean section wards.
عنوان نشريه :
دانش و تندرستي
عنوان نشريه :
دانش و تندرستي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1389
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان