چكيده فارسي :
درقديم از سه راه فصد كردن، زالو انداختن و حجامت كردن خون مي گرفتند. رازي و ابن سينا اين سه راه را به پزشكان اروپايي نيز نشان دادند. آن ها فصد و زالو را پذيرفتند ولي از پذيرفتن حجامت خودداري كردند. علت اين بود كه در بعضي كشورهاي اروپايي، زن هاي جادوگر بوقي را كه كم و بيش شبيه به شاخ حجامت بود به سينه ي كساني كه مي خواستند از راه جادوگري به مراد خويش برسند مي نهادند. بعد از اين كه شاخ حجامت به اروپا رسيد، پزشكان اروپا بيمناك شدند كه اگر براي درمان بيمار حجامت را تجويز كنند، مردم آن ها را جادوگر تصور كنند اين بود كه حجامت را به كلي كنار گذاشتند اما از فصد و زالو استفاده شايان كردند.1
واژه الحجامه از حَجَمَ گرفته شده است يعني آن را به حجم و وضعيت طبيعي خود برگرداندن.2 حجامت در زبان فارسي مداوا ترجمه شده است.3 حجامت نوعي روش خون گيري و مكيدن است كه به منظور پيشگيري و درمان بيماري ها انجام مي شود و اين نامگذاري احتمالاً به علت شيوه عمل آن مي باشد كه از طريق تحجيم و گشايش و انبساط موضعي عمل مي نمايد و در لغت نيز به معناي شفا و مكش مي باشد.4
قديمي ترين سند معتبر موجود درباره حجامت، مربوط به 3300 سال قبل ازميلاد مسيح است كه درمقدونيه عمل حجامت انجام مي گرفته و سپس به يونان باستان رخنه مي كند.5 اوراق پاپيروس كه از عصر باستان به جا مانده است و مربوط به 2200 سال قبل ازميلاد مسيح عليه السلام مي باشد حجامت را امري رايج معرفي مي كند و هم چنين در كتاب آيوروودا (طب سنتي هند) كه مربوط به متجاوز از 1500 سال قبل از ميلاد مسيح است، در مورد حجامت و اثرات درماني آن توضيح مي دهد.4
جالينوس 120 سال بعد از ميلاد، مطالب متنوعي درباره حجامت در آثار خود نوشته است كه همه ي آن اطلاعات در كتاب Paracel sus (1541-1493) تكرار شده و حاصل آن همه تجربيات در جملات زير خلاصه مي-شود: در جايي كه طبيعت دردي را حادث مي نمايد، در آن جا مواد مضري انباشته مي گردد، چنانچه طبيعت قادر به خنثي كردن اين مواد زايد نباشد، وظيفه ي پزشك است به كمك تيغ زدن آن نقطه را باز كند و به كمك بيمار بشتابد.5 درمان با حجامت هزاران سال در چين مورد استفاده قرار گرفته است. در ابتدا براي اين كار از شاخ احشام استفاده مي شد از اين جهت به آن (درمان شاخي) هم گفته مي شد. براي به وجود آوردن فشار منفي در داخل شاخ و براي خارج كردن هوا ازآن آتش مي افروختند. حجامت در ابتدا براي بيرون كشيدن چرك و خون در درمان دمل ها استفاده مي شد. روش ديگر اين بود كه يك سوراخ در نوك شاخ ايجاد مي كردند و پزشك معالج لب-هايش را آن جا مي گذاشت و براي ايجاد فشار منفي هوا را مي مكيد تا آن-جايي كه مربوط به سلامتي پزشك معالج مي شد، در طول شاخ تنها محافظي بود كه براي وي فراهم مي شد. اين روش هنوز در بسياري از كشورها براي درمان كورك ها و دمل ها به كار مي رود. به علاوه حجامت به عنوان يك روش كمكي در جراحي سنتي چين بود و پس از آن اين روش براي ديگر بيماري ها نيز موثر يافته شد و تا حد يك روش درماني خاص پيشرفت كرد.6
در قرن 16 ميلادي در تمام كشورهاي اروپايي، حجامت امري متداول و رايج بود پزشكان معروفي در اين قرن هر كدام ابزار خاص جهت حجامت ابداع كرده بودند. معروف ترين پزشك قرن نوزدهم آلمان به نام Christopher Vbly Baldhe Ho Fland حجامت را درماني معجزه آسا براي بيماري هاي چشم، ريه، قلب، عروق و بيماري هاي درد پشت توصيه مي كرد. از اوايل قرن بيستم تا امروز عمل حجامت عمدتاً از سوي مراكز درمان طبيعي انجام مي گيرد و بعضي از پزشكان طب جديد هم به اين امر مبادرت مي ورزند.
سرشناس ترين چهره علمي و پزشكي اتريش كه در سال 1883 متولد شد به نام Ashter همواره از طرفداران جدي امر حجامت و درمان هاي طبيعي بود. وي كه بعداً به درجه ي استادي در آلمان نايل آمد، در اصل متخصص روماتيسم بود و عملاً مبادرت به درمان هاي طبيعي مي نمود و بيماري هاي روماتيسمي، افسردگي ها، ديسك كمر، آرتروز و بي نظمي در قاعدگي هاي زنان را به اين شيوه معالجه مي نمود و اكنون كتاب هاي وي مرجع علمي غني براي طرفداران طب سنتي به شمار مي آيد.5
Bafyldيك حجام لندني درسال 1822 نوشت "حجامت يك هنراست و ارزش آن را هر شخصي كه شانس آشنايي با قدرت درماني اش را داشته باشد، مي تواند درك كند".6
حجامت دراسلام:
رسول اكرم (ص) در حديث شب معراج مي فرمايد: وقتي كه به آسمان هفتم صعود داده شدم، هيچ ملكي از ملايك ازمن گذر نكردند مگر اين كه گفتند اي محمد حجامت كن و امتت را به حجامت كردن و خوردن سياه دانه و قسط امر بفرما.3 حجامت يك روش و درمان پيشگيري از بيماري است كه از سنت هاي پيامبران به شمار مي آيد و جزو احكامي است كه دين اسلام صحت آن را ترويج و تكميل كرده است.7 533 بار از دهان مبارك حضرت رسول اكرم (ص) و ديگر ايمه هدي تاكيد بر انجام حجامت شده است به طوري كه حديث مشهور نبوي «الحجامه دواي لكل داي» (حجامت درمان هر دردي است) در راس همه احاديث قرار دارد.5 رونق و شكوفايي حجامت در سايه اسلام بوده است.2 امير المومنين علي (ع) به سند صحيح بهره گيري از حجامت را براي بهبود بدن و تقويت قدرت تفكر مفيد دانسته است. مردم براساس توصيه ي رسول اكرم (ص) كه مي فرمايند: «نعيم العيد عيدالحجامه» بهترين عيد، عيد حجامت است، عيدِ خون مي گرفتند و روز مشخصي از سال را براي اين كار تعيين مي كردند. حجامت از نظر قرآن و سنت كه به مدرك متواتر از طريق همه ي علماي شيعه و عامه وارد شده مهم محسوب مي شود و روشي محرز و ارزشمند است و در اصل آن شكي نيست. اولين دليل مستند به آيه ي مبارك «سوره ي اسرا» مي باشد كه حديث معراج در صعود پيامبر اكرم (ص) به آسمان هفتم را يادآور مي گردد.
در احاديث ديگر نيز كه از پيامبر (ص) و ساير امامان به خصوص حضرت باقر(ع)، امام صادق (ع) و امام رضا (ع) نقل شده، حجامت را به عنوان اولين روش درمان مطرح نموده اند. در اين پيام ها انواع بيماري ها، زمان، موضع و اصول آن توضيح داده شده است و از معصومين به گونه اي تا امام عسگري (ع) درباره ي اين سنت تاكيد فراوان به عمل آمده است.
انواع حجامت:
حجامت انواع گوناگون دارد واز نقاط مختلف بدن وبه منظور درمان بيماري خاصي حجامت صورت مي گيرد در تقسيم بندي كلي مي توان حجامت را به دو نوع حجامت خشك يا بادكش و حجامت تر يا خون گيري تقسيم بندي كرد.
در حجامت خشك، ليوان حجامت روي موضع مورد نظر گذاشته مي شود و پس از گذشت مدت زمان كوتاهي كه نبايد كمتر از 5 دقيقه باشد برداشته مي شود. در بعضي ازقسمت هاي بدن و روي برخي از عضلات ممكن است ده دقيقه نيز فرصت زيادي باشد، حجام بايد به تناسب ويژگي پوست و نرمي عضلات زمان مناسب را تعيين نمايد. حجامت خشك براي رفع سردردهاي عصبي و سردردهاي ميگرني به صورت فوري و كوتاه مدت بر روي پيشاني مفيد است.7
حجامت خشك:
يك قطعه كاغذ مخروطي شكل متناسب با اندازه ورودي جام حجامت، را سوزانده و مخروط مشتعل را وارد جام حجامت مي نمايند دهانه جام را به طور مستقيم بر قسمت پايين استخوان كتف مي چسبانند. اين مخروط كاغذي آتش گرفته بخش بزرگي از هواي موجود در داخل جام را از بين مي برد، با اين كار كاهش در فشار داخل جام به وجود مي آيد و پوست زير خود را مي-مكد و به طرف دهانه جام جذب مي كند و بر اثر اين كار انباشتگي خون موضعي به وجود مي آيد و اين شيوه در طبابت هاي محلي و عاميانه براي كاهش برخي از دردهاي ماهيچه اي و عصبي رواج داشته است و اين مربوط به حجامت خشك است.2
اين شيوه حجامت يا همان بادكش كردن را اسماعيل جرجاني در ذخيره خوارزمشاهي چنين توضيح مي دهد: «شيشه بر نهادن بي آزردن بر دو گونه باشد، يكي با آتش و يكي بي آتش، و آنچه بي آتش برنهد براي شش منفعت است يكي آن كه ماده اي كه روي به عضوي نهاده باشد و ميل كند، آن ماده را از آن جانب بازگردانند. كسي كه از بيني خون بسيار رود و عضله شكم اندر زير پهلوها، شيشه برنهند تا ماده باز گردد و ميل فروسو كند دوم تا عضوي كه از جاي بيرون افتاده باشد به جاي باز شود و سيّم تا علتي كه زاندرون باشد بيرون آرند و بنگرند چنان كه بواسير اندرون باشد به شيشه بر نهادن بيرون آرند. چهارم تا عضوي كه حرارت ازوي رفته است و حركت نمي كند و حس برجاي باشد شيشه حرارت را بدو كشد. پنجم تا ماده را از عضوي بيرون كنند چنان كه كسي را كه اندر عضوي نا سوري باشد و چيزي همي پالايد شيشه برنهند تا به يك بار بيرون آرند و ششم تا ماده را اندر قعر عضوي باشد از وي بيرون كشند و به ظاهر آرند.»
حجامت تر:
حجامت مرطوب روشي است كه به وسيله آن گلبول هاي پير و فرسوده و ديگر ناخالصي هاي خون از بدن خارج مي گردد.2 اين روش عبارت است از بادكش و تورم ثابت در نقطه اي از بدن به مدت چند دقيقه و سپس ايجاد چند خراش سطحي در روي پوست به شكل پراكنده به نحوي كه تمام محيط بادكش شده را بپوشاند و بادكش مجدد همان نقطه تا دو الي پنج مرحله متوالي كه هر مرحله ي آن سه الي پنج دقيقه طول مي كشد و با كمك بادكش و ايجاد انبساط و مكش در مويرگ ها از طريق خراش هاي سطحي خون گرفته مي شود. مجموعه خون گرفته شده با اين روش به 50-100 ميلي ليتر خون بالغ مي گردد.6
در مورد انجام حجامت طبيب الايمه امام رضا(ع) در رساله ذهبيه مي فرمايد: كاري كه موجب كاهش درد حجامت مي شود آن است كه در مرحله اول كه شاخ حجامت را مي گذاري كم مكيده شود (بادكش) و سپس به تدريج مكش را اضافه كني و به همين ترتيب مكش را زياد كني و تا زماني كه جاي حجامت به خوبي قرمز نشده است نشتر (تيغ) نزني و به آهستگي بر روي پوست نرم شده تيغ بزن و قبل ازاين كه تيغ را روي موضع بزني، موضع حجامت را روغن بمال و به همين ترتيب فصد كن. به درستي كه اين كار موجب كاهش درد مي گردد و به همين گونه پس از فراغت از حجامت نيز جاي آن راروغن بمال.3 حجامت در مبناي مدرن ترين نوع خود با انباشته نمودن خون در منطقه كتف از بدن انجام مي شود و با استفاده از جام هاي مخصوص ساخته شده از شيشه كه به نام جام هاي هوا معروف هستند. قسمت وسط جام برآمده است و گردن آن اندكي دراز ولي قطر آن كمتر از قطر قسمت مياني جام است و جام به دهانه دايره شكل منظمي منتهي مي شود. شيشه اي بودن براي اين است كه به آساني تميز و ضد عفوني شود و شفاف بودن شيشه به حجامت كننده اجازه مي دهد تا خون هاي خارج شده در جام حجامت را مشاهده نمايد.2جرجاني در ذخيره خوارزمشاهي در مورد اين كه چه كسي را مي توان حجامت كرد مي نگارد:
«تا اندر تن نشانه هاي بسياري خون پديد نيايد حجامت نبايد كرد و عادت كردن كه هر ماه حجامت كنند نيك نباشد و اندر اول هر ماه كه اخلاط حركت كرده نباشد و اندر آخر ماه كه اخلاط ساكن شده باشد حجامت نبايد كرد، لكن اندر ميانه ماه بايد كرد كه وقت غلبه نور ماه باشد و وقت جنيدن و فزودن اخلاط باشد چنان كه اندر جايگاهي كه آن را مد و جزر است پيداست، ابن ماسويه از جالينوس حكايت مي كند كه نهي كرده است از حجامت كردن اندر روزگار غلبه نور ماه و فرموده است كه توقف بايد كرد تا نور ماه آغاز نقصاني كند و آن چون روز شانزدهم و هفدهم باشد، از بهر آن كه انور روزگار غلبه نور ماه خون و اخلاط اندر تن بجنبند و به جانب پوست ميل كنند و رگ هاي باريك و شاخه هاي رگ ها پر شود و اندر اين وقت و با اين حال خون نيك و صافي بيشتر آيد خلط هاي بد كم تر و هرگاه كه نور ماه روي به نقصان نهد خون صافي روي به بازگشتن و ساكن شدن نهد و هنوز ساكن شده نباشد و اخلاط كه با خون حركت كرده باشد به سبب غليظي باز پس ماند و بدان زودي كه خون بازگردد و بر نتواند گشت. بدين سبب از حجامت اندر روزگار نقصان ماه، خلط بد بيش تر آيد و هم-چنين از حجامت نهي كرده است كسي را كه آماسي پديد آيد و داند كه به خواهد پخت و سر خواهد كرد از بهر آن كه خون لطيف كه آماس ها بدان پخته شود سر كند و به حجامت بيرون آيد و ماده آماس خام بماند. بهترين وقت حجامت را ساعت دوم و سيم است در روز، و از پس گرمابه حجامت نبايد كرد، مگر كسي كه خون او غليظ باشد، از گرما به برآيد و يك ساعت بياسايد پس حجامت كند».8
مولف ميزان الطب در مورد سن مناسب جهت حجامت مي نويسد: «بعد از شصت سال حجامت منع كرده اند و پيش از دو سال نيز جايز نيست و بهتر آن است كه روز چهاردهم و پانزدهم از ماه حجامت نكنند و بهترين ايام شانزدهم و هفدهم باشد و بهترين زمان ساعت سوم از روز يعني يك پاس روز بر آمده و پس از حمام حجامت نكنند مگر كسي كه خون او غليظ باشد.9] م ت ع پ ز، 13(1):57-55[