معرفت شناسي فازي و دلالت هاي روش شناختي آن در علم اجتماعي

معرفت شناسي فازي و دلالت هاي روش شناختي آن در علم اجتماعي

چكيده موضوع اين نوشتار معرفتشناسي فازي و دلالتهاي روششناختي آن در علم اجتماعي است. مدعاي اين مقاله آن است كه روايت دو ارزشي صدق و كذب زيربناي معرفت شناسي علم اجتماعي را مي سازد، اما اين نوع روايت از حقيقت علمي با واقعيت هاي علمي ناسازگار است؛ علم حقيقي فازي دارد. برمبناي الزامات مسيله اين نوشتار كه از نوع معرفت شناختي است، براي اثبات مدعاي مقاله شواهد معرفت شناشانه اقامه و اين شواهد را از دو دستگاه معرفتي نسبيت گرايي و عقلانيت انتقادي عرضه كرده ايم. پس از استدلال عقلاني نقادانه در باب اين دو افق معرفتي، دستگاه معرفتي فازي فرموله شده است كه درآن معرفت شناسي، هستي‌شناسي و روش شناسي فازي به بحث گذاشته شده است. در ادامه مقاله، روش فازي مطرح و در اين قسمت، درباب عملياتي سازي تابع عضويت فازي و استدلال تجربي فازي با ذكر مثالي از دموكراسي بحث شده است. در پايان، استدلال شده است كه در دستگاه معرفتي فازي تجربه هم مقام داوري و هم مقام توليدي دارد. تجربه درمقام داوري ناظر بر درجه ابطال پذيري و در مقام توليد ناظر بر ساختن گزاره هاي معرفتي فازي است كه دامنه آن مي تواند از گزاره هاي تاريخي خاص تا گزاره هاي تيوريك عام درجه پذيرباشد.

The Subject of this paper is Fuzzy epistemology and its methodological implications for social sciences. Although Science has a Fuzzy truth, but social sciences’ epistemology is based on a binary narrative of true and false, where this narration of scientific truth is inconsistent with scientific facts. On the basis of problem commitments of this paper what are epistemological, in order to prove paper claim, we have shown epistemological evidences which are derived from relativism and critical rationalism epistemic apparatuses. After rational reasoning about these two epistemic horizons, Fuzzy epistemic apparatus has been formulated under three terms of Epistemology, Ontology and Methodology. Then, Fuzzy method has been discussed, in this part we have argued about operationalization of Fuzzy membership function and Fuzzy empirical reasoning with an example of democracy. At the end, we have reasoned that in the Fuzzy epistemic apparatus, experimentation has two contexts of justification and discovery Experimentation in context of justification is about calibrating Falsifiability and in context of discovery is about producing Fuzzy epistemic statements that their domain calibrates from particular historical statements to general theoretical statements.