تعيين الگوي بهينه كشت در شركت دشت ناز ساري با اهداف چندگانه

تعيين الگوي بهينه كشت در شركت دشت ناز ساري با اهداف چندگانه

در اين مقاله از مدل برنامهريزي آرماني چندهدفه به منظور تعيين الگوي بهينه كاشت در شركت زراعي دشت ناز ساري استفاده شده است. همچنين الگوي فعلي كه در شركت دش تناز مورد استفاده قرار ميگيرد، با دو الگوي بهينه كه يكي منطبق با مقادير مصرف فعلي و ديگري با توجه به ميزان حد بحراني مصرف كود و سم برآورد شدهاند، مقايسه گرديده است. نتايج تحقيق نشان ميدهد، الگوي فعلي با الگوي بهينه تفاوت دارد و نيز با توجه به اهداف در نظر گرفته شده، مدل دو?م نسبت به مدل او?ل ه مسويي بيشتري با اهداف زيستمحيطي و توسعه پايدار دارد. همچنين در صورت اجراي الگوي بهينه نه تنها بازده ناخالص 1230 ميليون ريال افزايش مييابد، بلكه ميزان مصرف سم و كود نيز به حداقل رسيده و با در نظر گرفتن شرايط منطقه مناسبترين الگوي كشت به دست ميآيد. بنابراين با توجه به تغيير الگوي كشت فعلي پيشنهاد ميگردد در راستاي اهداف دولت مبني بر خودكفايي دانههاي روغني، سطح زيركشت كلزا افزايش و نيز مصرف سم و كود كاهش يابد.

In order to determine the optimal planting model, the multi objective programming was used in Sari Dashte Naz agriculture Company. Also the current model has been compared with two optimal models that one of them is consistent with consumption values and the other is estimated according to the amount of critical consumption of fertilizer and pesticides. The results showed that the current model is different with optimal pattern and it is more appropriate with the environmental and sustainable development objectives. This model not only would increase the gross output to 1230 million Rials but, it is considered as the most appropriate planting model for this region. Therefore, the cropping pattern should be changed and consistence with the self sufficiency objectives of government in production of seeds, the areas under cultivation of canola should be increase and the amount of pesticides and fertilizers usages should be reduced.