بررسي و مقايسه كاركرد مركز توسعه ورزش همگاني و تفريحي، و مركز توسعه ورزش قهرماني ايران، بر اساس مدل وايزبورد

مدل وايزبورد، منعكس‌كننده يك نگرش سيستماتيك براي تجزيه و تحليل روابط ميان متغيرهايي است كه روي اداره سازمان تاثير مي‌گذارند. هدف تحقيق، مقايسه و بررسي كاركرد مراكز توسعه ورزش همگاني و تفريحي و ورزش قهرماني سازمان تربيت بدني، بر اساس مدل وايزبورد است. جامعه آماري برابر نمونه آماري، و شامل تعداد 75 نفر از كارشناسان مراكز مذكور بوده، همچنين روش تحقيق، علّي مقايسه‌اي است. براي گردآوري اطلاعات از پرسشنامه شناخت سازماني استفاده شده است. شامل تعداد 35 سوال است و هفت متغير را مورد ارزيابي قرار مي‌دهد كه عبارت‌اند از: هدف، ساختار، رهبري، ارتباطات، پاداش، مكانيزم‌هاي مفيد و نگرش به سمت تغيير. همچنين براي آزمون نرمال بودن داده‌ها در مراكز مورد بررسي، از آزمون تك نمونه اي كولموگروف اسميرنوف ، براي آزمون مساوي بودن واريانس‌ها، از آزمون لون ، براي مقايسه دو مركز و آزمون فرض‌هاي آماري، از آزمون t استيودنت و براي تعيين همبستگي بين متغيرها، از ضريب همبستگي پيرسون استفاده شده است. بررسي‌هاي آماري يافته‌هاي اين پژوهش نشان مي‌دهد كه بين نحوه اجراي اين هفت متغير در دو مركز توسعه ورزش همگاني و تفريحي و ورزش قهرماني، اختلاف معني‌داري وجود ندارد و كاركرد دو مركز مذكور در اين متغيرها مطلوب است در رابطه با متغيرهاي سازماني يادشده به شكل بهينه‌اي عمل مي‌كند (05/0P < ). همچنين بر اساس نتايج بدست آمده، كاركرد هر دو مركز در نحوه اجراي متغيرها در سطح معني داري است (05/0P < ). ضرايب همبستگي بدست آمده از دو به دو متغيرهاي مورد بررسي در مدل وايزبورد نشان دهنده ارتباط بسيار بالا و تاثيرگذار بر يكديگر بين آنها در مراكز مذكور مي‌باشد.

The present study investigates the performance of two of the Physical Education Organizationʹs centers, one for development of public and recreational sports and one for championship sports, and compares the performance of these centers based on the Weizbord Model. The statistical population was equal to the subjects and included 75 experts working at the said centers. The research method was descriptive and was of a case study type. To collect data, the Organizational Diagnosis Questionnaire including 35 questions was used, which evaluated seven variables, i.e. purpose, structure, leadership, relationships, reward, helpful mechanisms and attitude toward change. Moreover, the Kolmogroff-Smirnoff Test was used to check the normality of the data about the centers being investigated, the Levenʹs Test to check the equality of variances, and Pearsonʹs correlation coefficient to determine the correlation between variables. Statistical analyses of the findings showed that: There were no significant differences between the manner of implementation of purposes, structure, leadership, relationship, reward system, helpful mechanisms and attitude toward change at the two centers investigated. Furthermore, the results showed that the performance of both centers in manner of implementation of those variables stood at a desirable and optimum level. The results also revealed that the correlation coefficients obtained from the two centers regarding the two variables investigated through the Weizbord Model were high, which was indicative of a very strong bond between them at the said centers.