عنوان مقاله :
بررسي رابطه سبكهاي تربيتي و تربيت ديني با ميزان مذهبي بودن والدين
عنوان فرعي :
A study of relationship between educational styles and religious education with parentsʹʹ religiousness rate
پديد آورندگان :
صادقي، منصوره السادات نويسنده دانشجوي دكتري روانشناسي عمومي Sadeghi, Mansooressadat , مظاهري، محمدعلي نويسنده دانشيار پژوهشكده خانواده Mazaheri, Mohammadali , حيدري، محمود نويسنده عضو هيات علمي گروه روان شناسي و پژوهشكده خانواده Heidari, Mahmood
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1386 شماره 1
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
تربيتي , تربيت ديني , مذهبي بودن , والدين , سبك
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه بين روش تربيت ديني و ميزان مذهبي بودن والدين با تاكيد بر سبكهاي تربيتي در دختران و پسران طراحي و اجرا گرديد. تعداد 374 نفر دانشجو (177 پسر و 197 دختر) به عنوان نمونه طبقهاي نسبتي در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه روش تربيت ديني؛ پرسشنامه محيط خانوادگي، پرسشنامه محقق ساخته، و پرسشنامه ميزان مذهبي بودن والدين را تكميل نمودند. تجزيه و تحليل دادهها با استفاده از آزمون تحليل واريانس يكراهه نشان داد كه ميانگين نمرات ميزان مذهبي بودن مادر در سبك تربيتي مقتدر نسبت به ساير سبكها بالاتر است. همچنين نتايج آزمون تعقيبي شفه نشان داد كه تفاوت معنادار در ميانگين نمرات ميزان مذهبي بودن مادر بين سبكهاي تربيتي مقتدرانه و مسامحهكارانه وجود دارد. در مطالعه حاضر همچنين نشان داده شد كه روش تربيت ديني براي دختران و پسران داراي تفاوت معنادار ميباشد، به طوري كه تعداد دختران در هر دو گروه والدين در روش تربيتي مقتدرانه بالاتر از فراواني مورد انتظار و تعداد پسران در روش تربيتي مسامحهكارانه، بالاتر از فراواني مورد انتظار ميباشد. با استفاده از آزمون مجذوركاي دوطرفه در بررسي دقيقتر نشان داده شد كه سبكهاي تربيتي كاربردي از سوي والدين براي دختران و پسران تفاوت معنادار دارد، به طوري كه فراواني دختران در سبك تربيتي مقتدرانه بالاتر از فراواني مورد انتظار، و البته در روش تربيتي مسامحهكارانه، فراواني پسران بالاتر از فراواني مورد انتظار ميباشد. در بحث و نتيجهگيري به بررسي نقش سبكهاي تربيتي و نحوه آموزش آموزههاي ديني با توجه به جزييات نتايج تحقيق پرداخته شده است.
چكيده لاتين :
In order to study relationship between method of religious education and parentsʹ religiousness rate with educational styles used in educating and fostering girls and boys, the present survey was done. To do this, 374 students (177 boys and 197 girls) were selected as sample. They completed questionnaires of "method of religious education", "family environment", "researcher-made", and "parentsʹ religiousness rate". Analysis of data via One-way ANOVA indicated that motherʹs religiousness rate is more influential than other styles. Also, results of Post-hoc Scheffeʹs test showed that there is a significant difference between scores of styles (authoritatively and negligently) mother applied in educating children. In addition, research findings demonstrated that method of religious education is meaningfully different in boys and girls; frequency of girls in both methods – authoritatively and negligently – is high especially in the former, while frequency of boys is more than expected in the latter method. Using two-way Chi-square test it was found that applied educational styled adopted by parents are significantly different for education of girls and boys. Accordingly, girlsʹ frequency in authoritative style is more than expected limit, while boysʹ frequency in negligent style is paramount. Furthermore, in "discussion and conclusion" section, role of educational styles and how religious lessons can be educated have been discussed according to findings of the research.
چكيده عربي :
الغايه التي تمّ من اجلها طرح وتنفيذ هذا البحث هي دراسه العلاقه بين اسلوب التربيه الدينيه ومدي تديّن الوالدين، مع التركيز علي انماط تربيه الفتيات والفتيان. وقد وقع الاختيار علي ما مجموعه 374 طالباً (177 منهم من الذكور، و197 من الاناث) كعيّنه من شريحه نسبيه قريبه المنال، وقد ملاوا عدّه استمارات وهي: استماره اسلوب التربيه الدينيه، واستماره محيط الاُسره، واستماره الباحث، واستماره مستوي تديّن الوالدين. وقد ظهر من خلال تحليل المعطيات بطريقه اختبار تحليل واريانس ذات الاتجاه الواحد، ان معدلات درجات مستوي تديّن الام في نمط التربيه المتشدده اكثر وضوحاً من ساير الانماط. كما واظهرت ايضاً نتايج اختبار شفه التعقيبي ان هناك تباين ذا معني في معدل درجات مستوي تدين الام بين الانماط التربويه المتشدده والمتسامحه. وكذلك كشفت هذه الدراسه ان هناك تباين ذا معني في اسلوب التربيه الدينيه للفتيات والفتيان، بحيث ان عدد الفتيات في كلا مجموعتي الوالدين اللذين يتبعان اسلوب التربيه المتشدده كان اكثر من المتوقّع. بينما كان عدد الفتيان اكثر من المتوقّع في اسلوب التربيه المتسامحه. كما ظهر من خلال استعمال الاختبار الجذري ذي الاتجاهين وباسلوب التحرّي الادق ان الانماط التربويه المتّبعه من قبل الوالدين بالنسبه الي الفتيات والفتيان تتسم بتباين ذي معني؛ بحيث كان عدد الفتيات الخاضعات لتربيه متشدده اكثر من المتوقّع من عدد الفتيان، كما كان عدد الفتيان في نمط التربيه المتسامحه اكثر من المتوقّع.
وفي ختام البحث والاستنتاج، جري شرح تاثير الاساليب التربويه وطريقه تعليم التعاليم الدينيه في ضوي التفاصيل الجزييه التي افرزتها نتايج هذا البحث.
عنوان نشريه :
مطالعات اسلام و روانشناسي
عنوان نشريه :
مطالعات اسلام و روانشناسي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 1 سال 1386
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان