بررسي ارتباط كيفيت زندگي و راه هاي مقابله با استرس در خانواده بيماران مبتلا به MS مراجعه كننده به انجمن MS شهرستان اهواز در سال 1387

Determine of Association Quality of Life and Stress Coping Method Among the Caregiver of Patient with Multiple Sclerosis; MS Society, Ahvaz 2008

زمينه و هدف: مالتيپل اسكلروزيس، از بيماري هاي مزمن سيستم اعصاب مركزي است. اين بيماري پس از حوادث تروماتيك، دومين علت ناتواني جوانان است. در ايران، سالانه 7 هزار نفر، به تعداد اين بيماران افزوده مي شود. اين مطالعه با هدف تعيين كيفيت زندگي و شيوه هاي مقابله با استرس در افراد مراقبت كننده از مبتلايان به بيماري مالتيپل اسكلروزيس انجام شده است. روش بررسي: در اين مطالعه توصيفي، 200 نفر از اعضاي خانواده مراقبت-كننده از بيماران مبتلا به مالتيپل اسكلروزيس و عضو انجمن MS اهواز با استفاده از 3 پرسشنامه بي نام مورد ارزيابي قرار گرفتند. يافته ها: تعداد 108 نفر مرد و 90 نفر زن واجد شرايط، وارد مطالعه شدند. تمامي ابعاد (جسمي، رواني و اجتماعي- اقتصادي) سطح كيفيت زندگي خانواده ها در حد متوسط به دست آمد. به طور كلي سطح كيفيت زندگي مردان به ويژه در بعد رواني بالاتر از زنان بود. در تمامي ابعاد ارزيابي شده كيفيت زندگي افراد مراقبت كننده ارتباط همبستگي مستقيم و معناداري با سطح تحصيلات ايشان داشت اكثر زنان و مردان به ترتيب از روش هاي متوسط و خوب براي مقابله با استرس استفاده كرده بودند. نتيجه گيري: كيفيت زندگي بهتر در افراد مراقبت كننده داراي سطح تحصيلات بالاتر و مواردي كه از شيوه هاي مقابله اي مناسب استفاده كرده بودند ضرورت حمايت هاي اجتماعي و طراحي برنامه هاي آموزش به خانواده هاي مراقبت كننده از مبتلايان به MS خصوصاً در خانواده هاي با سطح آگاهي پايين را مشخص مي كند. م ع پ 1390؛‌10(5): 563- 572

Background and Objective: Multiple sclerosis is a chronic disease that involves central nervous system. This disease which causes incapability in adult happens after traumatic accidents. 7000 cases are added annually to MS patient in Iran. This study was conducted to determine the quality of life and stress coping method among the family member and multiple sclerosis caregivers. Subjects and Methods: 200 cases of family members and caregivers of patient with MS and dependent to Ahvaz MS society enrolled in this descriptive study. Three inanimate questionnaires were used to evaluate the cases. Results: 108 male and 90 eligible female enrolled in this study. The quality of their life was normal physically, psychologically and socioeconomically. Generally, the quality of the males’ life was better than the females’, especially psychologically. Majority of male and female used normal and good coping method, and we also found a direct and statistically significant correlation between the level of education and the quality of life among the caregivers. Conclusion: Higher level of quality of life among the caregiver with higher level of education and use of suitable stress coping method among them, revealed the necessity of socio-economical supports and contour programs for educating family members and caregiver of patient with multiple sclerosis, especially for caregiver with lower level of knowledge and education. Sci Med J 2011;10(5):563-72