تغييرات تكويني برخي گليكوكانژوگيت‌ها در طي تكامل غضروف مكل (Meckel) در موش

The developmental changes in certain glycoconjugates during the development of Meckelʹʹs cartilage in the mouse

مقدمه: گليكوكانژوگيت‌ها مولكول‌هايي داراي يك قند متصل‌شده به چربي يا پروتيين هستند. قند انتهايي گليكوكانژوگيت‌ها به‌صورت كاملاً اختصاصي توسط تركيباتي به نام لكتين‌ها شناسايي مي‌شود. گليكوكانژوگيت‌ها در فرايندهاي مختلف تكويني نقش‌ مهمي را ايفا مي‌نمايند. در پژوهش حاضر با استفاده از روش لكتين هيستوشيمي تغييرات تكويني برخي از گليكوكانژوگيت‌ها در طي تكوين غضروف مكل بررسي شد تا بتوان از اين طريق به زمان‌هاي بحراني در طي تكوين اين غضروف پي برد. مواد و روش‌ها: در اين مطالعه جنين‌هاي 15-10 روزه و رويان 18 روزه موش‌هاي Balb/C در فرمالين، فيكس شدند و برش‌هاي سريال از اين نمونه‌ها تهيه شد و سپس در مجاورت سه نوع لكتين كنژوگه‌شده با آنزيم HRP شامل : max Glycine (SBA ) اختصاصي براي قند N - استيل گالاكتوزآمين (GalNAc) ، Arachis hypogaea (PNA) اختصاصي براي دي‌ساكاريد گالاكتوز / N - استيل گالاكتوزآمين (Gal/GalNAc) و Maclura Pomifera (MPA) اختصاصي براي گالاكتوز (Gal) قرار گرفتند و سپس اين واكنش‌هاي آنزيمي با مطالعات ميكروسكوپ نوري بررسي گرديدند. يافته‌ها: نتايج حاصل نشان داد كه قند انتهايي GalNAc و دي‌ساكاريد انتهاييGalNAc / Gal از ابتداي تجمع سلول‌هاي مزانشيمي در مركز كمان اول تا تكوين نهايي غضروف مكل و تبديل آن به استخوان حضور داشته‌اند، اما قند انتهايي Gal نيز از روز 13 به بعد قابل شناسايي گرديد. نتيجه‌گيري: بر اساس اين يافته‌ها گليكوكانژوگيت‌هاي داراي قند انتهاييN – استيل گالاكتوز آمين و دي‌ساكاريد انتهايي گالاكتوز/N- استيل گالاكتوز آمين در كليه مراحل تكوين غضروف مكل از تجمع سلول‌هاي مزانشيم تا تمايز كندروسيت‌ها به استيوبلاست‌ها در سطوح و ماتريكس سلول‌ها نقش داشته‌اند. به‌علاوه گليكوكانژوگيت‌هاي داراي قند انتهايي گالاكتوز احتمالاً تنها در فرايند تمايز كندروسيت‌ها به استيوبلاست‌ها نقش موثري را ايفا نموده‌اند.